عامل جنایت خیابان ایتالیا: از قتل پدر و خواهرم عذاب وجدان دارم

عامل جنایت خیابان ایتالیا که در جریان جنایتی هولناک پدر و خواهرش را ه خاطر عوض کردن کانال تلویزیون به قتل رسانده است در جلسه محاکمه گفت که عذاب وجدان این جنایت رهایش نمی کند.
تاریخ: 16 بهمن 1398
شناسه: 29232

حادثه 24 - عامل جنایت خیابان ایتالیا که در جریان جنایتی هولناک پدر و خواهرش را ه خاطر عوض کردن کانال تلویزیون به قتل رسانده است در جلسه محاکمه گفت که عذاب وجدان این جنایت رهایش نمی کند.

متهم پرونده هومن نام دارد. او صبح دیروز از زندان اعزام و مقابل هیئت قضایی شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی زالی قرار گرفت. ابتدای جلسه نماینده دادستان در قرائت کیفرخواست گفت: هومن در ۱۶‌فروردین‌سال‌۹۴ به اتهام قتل پدر و خواهرش بازداشت شد. او در بازجویی‌های اولیه برای گمراه کردن پلیس گفت: «شب حادثه در خانه یکی از دوستانم بودم. وقتی به خانه برگشتم خواهرم خودش را حلق آویز کرده‌بود. همان موقع با جسد خونین پدرم در آشپزخانه روبه‌رو شدم. فکر کنم خواهرم بعد از قتل پدرم خودکشی کرده است.»

با تناقض‌گویی‌های متهم، سرانجام وی در تحقیق از همسایه‌ها و روند بازجویی‌ها به قتل پدر و خواهرش اقرار کرد و گفت: «چند سال قبل مادرم به خاطر بیماری سرطان فوت کرد. من و خواهرم با پدرم تنها شدیم. مثل همه خواهر و برادر‌ها با هم درگیر بودیم، اما خیلی زود با هم آشتی می‌کردیم. روز حادثه هم سر عوض کردن کانال تلویزیون با هم بحثمان شد. می‌خواستم کنترل تلویزیون را بگیرم که خواهرم عصبانی شد به همین خاطر او را به اتاقش بردم و در را بستم. مشغول تماشای تلویزیون بودم که یکدفعه خواهرم از اتاق بیرون آمد و با چاقو به من حمله کرد. چاقو را از دستش گرفتم و دوباره به اتاقش بردم. همان موقع متوجه زخمی شدن دستم شدم. به همین دلیل به اتاق خواهرم رفتم و یک کش را دور گردنش پیچاندم تا اینکه بیهوش شد. همان موقع پدرم رسید. از ترس نمی‌دانستم چکار کنم این شد که با چاقو چند ضربه به شکم و سینه پدرم زدم. بعد از قتل پدرم طناب رخت را دور گردن خواهرم پیچاندم تا اینکه نفس آخر را کشید. سپس قسمتی از آن طناب را بریدم و آن را به میله لوستر بستم که همه فکر کنند خواهرم خودکشی کرده است. بعد از آن همراه دوستانم به سینما رفتم.» نماینده دادستان در ادامه گفت: «متهم یکبار در دادگاه محاکمه و با درخواست اولیای دم به قصاص محکوم شد. این حکم در دیوان تأیید و در حال اجرا بود که با رضایت بدون قید و شرط اولیای دم متهم از مرگ نجات یافت. از دادگاه محترم درخواست رسیدگی به پرونده از جنبه عمومی جرم را دارم.»

در ادامه پسر جوان در حالیکه به شدت اشک می‌ریخت در جایگاه ایستاد و گفت: «کاش خشمم را کنترل می‌کردم. پدرم پزشک بود. بعد از این حادثه مادربزرگم به خاطر علاقه‌ای که به پدرم داشت فوت کرد. پشیمانم و عذاب وجدان رهایم نمی‌کند. اولیای دم به من رحم کردند و بدون قید و شرط مرا بخشیدند. از دادگاه محترم تقاضای تخفیف در مجازات را دارم.»

در همین رابطه