قتل زن دوست صمیمی در رختخواب / این جنایت در مشهد اتفاق افتاد

مرد 30 ساله ای که با خیانت به رفیق 20 ساله اش، دست به جنایتی هولناک زده بود، صبح روز گذشته و با گذشت حدود شش ماه از وقوع قتل، لب به اعتراف گشود و راز این پرونده جنایی را در حضور قاضی ویژه قتل عمد مشهد فاش کرد.
تاریخ: 14 بهمن 1398
شناسه: 29157

حادثه 24 - مرد 30 ساله ای که با خیانت به رفیق 20 ساله اش، دست به جنایتی هولناک زده بود، صبح روز گذشته و با گذشت حدود شش ماه از وقوع قتل، لب به اعتراف گشود و راز این پرونده جنایی را در حضور قاضی ویژه قتل عمد مشهد فاش کرد.

بیست و پنجم مرداد گذشته، مرد جوان حدود ساعت 16 از سر کار به منزلش در منطقه طرق مشهد بازگشت اما وقتی وارد طبقه اول ساختمان ویلایی شد، ناگهان پیکر بی جان همسرش را دید که به صورت خمیده کنار در پذیرایی افتاده بود. با فریادهای مرد جوان، پدرش که در طبقه دوم زندگی می کرد هراسان پایین آمد و با نیروهای امدادی تماس گرفت. دقایقی بعد با تایید مرگ زن 22 ساله، نیروهای کلانتری طرق مراتب را به قاضی ویژه قتل عمد اطلاع دادند. بررسی های مقدماتی حاکی از آن بود که زن جوان بر اثر انسداد راه تنفسی جان داده است. شیر آب آشپزخانه نیمه باز مانده و چند عدد میوه روی زمین افتاده بود. در همین حال بخشی از یک میوه تابستانی که در دهان «س-الف» قرار داشت چنین نشان می داد که زن جوان هنگام خوردن میوه دچار خفگی شده است.

به دستور قاضی علی اکبر احمدی نژاد، جسد این زن 22 ساله به پزشکی قانونی انتقال یافت اما چند روز بعد با اعلام نظر پزشکی قانونی مبنی بر وجود آثار کبودی و خراشیدگی روی دست و پای زن جوان، این پرونده در حالی رنگ جنایت به خود گرفت که قاضی ویژه قتل عمد به صحنه سازی برای جنایت مشکوک شده بود. به دنبال این گزارش و با دستور مقام قضایی، پرونده مرگ این زن به اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی ارسال شد و بدین ترتیب تحقیقات جنایی آغاز شد.

تحقیقات کارآگاهان ادامه داشت تا این که سرنخ هایی از سردی روابط بین شوهر مقتول و یکی از دوستان 20 ساله اش به دست آمد. این موضوع افکار قاضی ویژه قتل عمد را درگیر کرد و بدین ترتیب «محسن-ر» به دادسرا احضار شد. اما او با بیان این که با همسر مقتول، رفاقت صمیمانه ای داشته است، خود را بی خبر از ماجرای قتل نشان داد و بیان کرد که همسر مقتول در سختی های زندگی دست مرا گرفت و محبت های زیادی به من کرد! با وجود این، قاضی احمدی نژاد که به اظهارات او مشکوک شده بود، در حالی دستور آزادی «محسن» را صادر کرد که از کارآگاهان خواست تحقیقات خود را بر وضعیت اخلاقی وی متمرکز کنند. بررسی های غیرمحسوس و رصدهای اطلاعاتی کارآگاهان نشان می داد که «محسن-ر» (متهم 30 ساله) مدت ها قبل همسرش را طلاق داده و بعد از آن دچار تالمات روحی شده است که در همین هنگام دوست و هم محله ای 20 ساله اش به یاری او آمده تا او را از این وضعیت روانی و افسردگی نجات بدهد. این گونه بود که پای محسن به زندگی خصوصی دوستش باز شد اما از حدود شش ماه قبل، مرد جوان فهمید که «محسن» بیش از اندازه در زندگی خصوصی او دخالت می کند. این گونه بود که مرد جوان از همسرش خواست تا ارتباطش را با محسن قطع کند و خودش نیز رفتار سردی با دوست قدیمی اش داشت تا به او بفهماند که پایش را بیشتر از گلیم اش دراز کرده است.

از آن روز به بعد محسن نیز کمتر در محل زندگی او دیده می شد اما ادامه تحقیقات تخصصی کارآگاهان که با راهنمایی های قاضی ویژه قتل عمد همراه بود، نشان می داد که «محسن- ر» در روز وقوع جنایت، در محل زندگی دوست قدیمی اش دیده شده است، به همین دلیل قاضی احمدی نژاد از حدود 20 روز قبل دوباره او را به دادسرا احضار کرد و با صدور قرار قانونی در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی گذاشت تا این بار بازجویی ها با توجه به اسناد و مدارک انکارناپذیر انجام شود ولی متهم همچنان بر بی گناهی خود پافشاری می کرد و مدعی بود که روز حادثه سرکار بوده است.

با این ادعای متهم، کارآگاهان ساعات ورود و خروج او را در محل کارش بررسی کردند و متوجه شدند که او روز حادثه یک ساعت زودتر از محل کارش (یکی از سازمان های امدادی) خارج شده است. بدین ترتیب متهم 30 ساله روز گذشته تحت بازجویی قرار گرفت اما نتوانست دلیل قانع کننده ای برای خروج زود هنگام خود از محل کارش بتراشد، به همین دلیل ساعتی بعد وقتی در تنگنای سوالات قرار گرفت به تناقض گویی پرداخت و به ناچار لب به اعتراف گشود. او که با حضور قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد در پلیس آگاهی زوایای پنهان این جنایت را فاش می کرد، در اعترافات تکان دهنده خود گفت: وقتی رفیق 20 ساله ام تصمیم گرفت به من که همسرم را طلاق داده بودم، کمک کند به خانه او رفت و آمد می کردم تا این که روزی از همسر او (مقتول) خواستم با هر کسی معاشرت نکند ولی او گوش به حرفم نمی داد. روز حادثه با او تلفنی صحبت کردم و کارمان به اوقات تلخی کشید من هم به منزلش رفتم و به او که به تنهایی روی رختخواب دراز کشیده بود گفتم دست از این رفتارش بردارد اما او پاسخ سربالا داد و گفت: به تو ربطی ندارد! به همین دلیل عصبانی شدم و گلویش را محکم فشار دادم. وقتی فهمیدم دیگر نفس نمی کشد، قطعه ای میوه را درون دهانش گذاشتم تا چنین وانمود شود که او به خاطر گیر کردن میوه در گلو خفه شده است. بعد هم شیر آب را نیمه باز گذاشتم و لیوانی هم در کنار سینگ ظرف شویی قرار دادم که دیگران تصور کنند او به قصد خوردن آب به طرف آشپزخانه رفته ولی موفق نشده است آب بخورد! بعد از آن هم جسد را به سمت درکشیدم و از محل گریختم!

صبح روز گذشته همچنین، متهم به قتل با دستور قاضی احمدی نژاد به محل وقوع جنایت انتقال یافت و به تشریح جزئیات این پرونده جنایی پرداخت. تحقیقات بیشتر درباره زوایای دیگر این پرونده همچنان ادامه دارد.

در همین رابطه