تجاوز به شاگرد نانوایی با خوراندن آبمیوه مسموم

شاگرد نانوایی که با خوراندن آبمیوه مسموم به خواهرزاده صاحب کارش او را بیهوش کرده و مورد آزار و اذیت قرار داده بود دستگیر شد.
تاریخ: 12 بهمن 1398
شناسه: 29079

حادثه 24 - شاگرد نانوایی که با خوراندن آبمیوه مسموم به خواهرزاده صاحب کارش او را بیهوش کرده و مورد آزار و اذیت قرار داده بود دستگیر شد.

چند روز قبل پسر جوانی به اداره پلیس یکی از شهرهای شرقی کشور رفت و از ربوده شدنش توسط یک مرد نانوا خبر داد. ساسان در شکایتی که مطرح کرده بود گفت: مدتی قبل برای کار به تهران رفتم و در یک نانوایی مشغول به‌کار شدم. اما با صاحب نانوایی به‌نام امیر اختلاف پیدا کردم و به شهرم برگشتم. صبح امروز امیر را در اینجا دیدم. او از من خواست که به محلی خلوت برویم تا باهم صحبت کنیم. او را سوار ماشینم کردم، اما به بهانه‌ای مرا به خرابه‌های اطراف شهر برد. به آنجا که رسیدیم او شروع کرد به کتک زدن من و چند ساعتی هم مرا آنجا نگه داشت و بعد هم فرار کرد.

با شکایت ساسان تحقیقات آغاز شد و از آنجایی که عامل این آدم ربایی در تهران بود، نیابت قضایی برای بازداشت مرد نانوا صادر شد. با ارجاع پرونده به پایتخت، بازپرس زمانی دستور بازداشت امیر را صادر کرد.

اما مرد نانوا پس از دستگیری در بازجویی‌ها راز جنایتی سیاه را برملا کرد و گفت: من صاحب یک نانوایی در غرب تهران هستم. ساسان و پسر خواهرم میلاد شاگردانم بودند و در نانوایی کار می‌کردند. اما مدتی قبل ساسان بی‌خبر کارش را ترک کرد و ناپدید شد. از طرفی مدتی بود که پسر خواهرم نیز رفتارش تغییر کرده بود با اصرار از او خواستم توضیح دهد که چه اتفاقی افتاده اما مدام طفره می‌رفت تا اینکه یک روز راز تلخی را برملا کرد. او گفت ساسان با آبمیوه مسموم او را بی‌هوش کرده و مورد آزار و اذیت قرار داده است. بعد هم گفت که ساسان از او فیلم و عکس غیر اخلاقی گرفته و تهدیدش کرده که اگر حرفی به کسی بزند یا شکایت کند، فیلم و عکس‌ها را منتشر خواهد کرد. میلاد هم از ترس اینکه آبرویش نرود حرفی به کسی نزده بود. وقتی این حرف‌ها را شنیدم از شدت عصبانیت تصمیم گرفتم انتقام بگیرم به همین خاطر با عجله راهی شهرستان محل زندگی ساسان شدم در حالی که هیچ نشانی از او نداشتم به آن شهر رفتم. پیدا کردنش کار سختی بود اما هر طور بود او را پیدا کردم. آدم ربایی در کار نبود او با پای خودش آمد اما کتک زدن او را قبول دارم. می‌خواستم از او زهرچشم و انتقام خواهرزاده‌ام را بگیرم.

به‌دنبال اظهارات مرد جوان، کارآگاهان پلیس به سراغ میلاد رفته و با تأیید اظهارات دایی‌اش، راز جنایت سیاه برملا شد. با تأیید این موضوع، بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران دستور بازداشت ساسان را صادر کرد و کارآگاهان وی را در محل اقامتش دستگیر کردند و تحقیقات در این رابطه ادامه دارد.

در همین رابطه