حادثه 24 - دکانی با پردههای کرم رنگ ساده که ویترین آن با انواع قهوه جوش و فرنچ پرس و ظروف سرو قهوه تزئین شده، نور پردازیاش همچنان قدیمی است و کف موزائیک و سقف چوبیاش به اصالت آن افزوده و اولین شکلات فروشی تهران را به محیطی خاص تبدیل کرده است.
در خیابان سعدی شمالی نبش خیابان قائدی مغازهای قدیمی جا خوش کرده که روزگاری محل رفت و آمد رجال و افراد سرشناس پایتخت بوده و هنوز هم پاتوق بسیاری از هنرمندان و افراد معروف است.
مغازهای دنج با دکوری خاص و اصیل که قدمت 90 ساله آن شما را به به حال و هوای تهران قدیم میبرد و بوی خوش شیرینی و شکلاتش از چند فرسخی مشامتان را پر میکند.
دکانی با پردههای کرم رنگ ساده که ویترین آن با انواع قهوه جوش و فرنچ پرس و ظروف سرو قهوه تزئین شده، نور پردازیاش همچنان قدیمی است و کف موزائیک و سقف چوبیاش به اصالت آن افزوده و این کافه قنادی را به محیطی خاص تبدیل کرده که حتی جوانها و نوجوانها هم به سمت آن جذب میشوند.
اسم «مینیون» از کجا آمد؟
کافه قنادی مینیون با تلاش یک خانواده اوکراینی شکل گرفته و تا همین لحظه هم به شکل خانوادگی میچرخد، دو شعبه دیگر هم در خارج از کشور دارد که نوههای خانواده «ترپوگوسیان» آن را اداره میکنند.
یکی از پسرهای ترپوسیان که زبان فرانسه را در مدرسه «سن لوئی» یاد گرفته بود ناگهان به ذهنش «مینیون» رسید. نامی فرانسوی به معنای «بامزه» که معمولاً به بچه شیرین زبان میگویند. همسر ترپوسیان که آشپزماهری بود و رهبری پشت صحنه با او بود، فوراً این اسم را پسندید و «مینیون» شد نامی که هنوز روی تابلوی آن باقی مانده است.
وارد مغازه که میشوم همسر «روبن ترپوگوسیان»، آخرین پسر بازمانده این خانواده اوکراینی با لبخند به سمتم میآید و وقتی میفهمد خبرنگارم با خوشرویی هرچه تمامتر من را دعوت به نوشیدن یک قهوه میکند.
کنار یخچالهایی که پر از شیرینیها و شکلاتهای هوس انگیز است مینشینم، بعد از چند دقیقه ترپوگوسیان با یکی از شکلاتهای معروف و دست ساز مغازه و بشقابی از رولتهای جذاب به سمتم میآید و میگوید: «مینیون رو با شکلاتها و رولتهایش میشناسند.»
این کافه قنادی خانوادگی اداره میشود
تکهای از شکلات را در دهانم میگذارم و عطر پرتقال کامم را پر میکند، درست در همین لحظه بوی قهوه ترک زیر دماغم میپیچد و چند ثانیه چشمانم با دیدن یک فنجان قهوه که 4 قلب روی آن افتاده برق میزند.
خانم ترپوگوسیان لبخند میزند و میگوید: «روی فنجان خانمها طرح قلب می اندازیم»، بعد نگاهی به تابلوهای پشت سرش میکند و ادامه میدهد: «پدر همسرم بعد از انقلاب روسیه و مهاجرت به ایران، اینجا را راه انداخت، در اوکراین قنادی داشت و تصمیم گرفت کار خود را در ایران ادامه دهد، در یک مغازهای که ابتدا کمی پایین تر از اینجا بود یک نانوایی دایر شد و پس از مدتی و با راهاندازی مغازه فعلی، شیرینی و شکلات هم اضافه شد و در واقع اینجا بود که اولین شکلات فروشی تهران پا گرفت.
بعد از فوت پدر همسرم برادر بزرگتر که پروفسور شیمی بود کار را ادامه داد و بعد از ایشان هم، همسرم «روبن» مدیریت اینجا را به عهده دارد.»
چهار نسل مشتری این مغازه بودهاند
خانم ترپوگوسیان در مورد شکلاتهای معروف این مغازه میگوید: «تمامی شکلاتهای ما دست ساز و تهیه شده از روغن شکلات طبیعی است، ما به هیچ عنوان از روغنهای مصنوعی و صنعتی در تهیه شکلاتها استفاده نمیکنیم و حتی الان هم که مواد گران شده قیمتها را افزایش ندادیم تا مشتریهای خود را حفظ کنیم.
الان روغن شکلات کیلویی 100 هزار تومان است و ما باید حداقل شکلاتها را کیلویی 250 هزار تومان بفروشیم اما الان شکلاتهای ما کیلویی 120 هزار تومان است که حتی به صورت دانهای هم به فروش میرسانیم.
تمام سعی خود را کردهایم که در این وضعیت اقتصادی حداقل سود را برای خودمان حفظ کنیم و به همین جهت هنوز مشتریهای قدیمی را داریم، ما حتی مشتریهایی از سه نسل قبل داریم که مادربزرگ و مادر و نوه از ما خرید میکنند و حالا هم که میزبان نسل چهارم هستیم.
اکثر مشتریهای ما قدیمی هستند و حتی از بالای شهر به ما سفارش میدهند و ما محصول موردنظرشان را با پیک برایشان ارسال میکنیم.»
حفظ اصالت «مینیون» را متمایز کرده است
عروس خانواده ترپوگوسیان رمز و راز موفقیت «مینیون» را حفظ اصالت و برخورد خوب با مشتری میداند و میگوید: یکی از چیزهایی که اینجا را از سایر کافهها و قنادیهای دیگر متمایز میکند این است که از لحاظ ظاهری اصالت خود را حفظ کرده و خیلی به به سمت تکنولوژی و مدرنیته نرفته است، ما حتی تا دو سه سال پیش دستگاه کارت خوان هم نداشتیم و سنتی کار می کردیم و دو سال پیش که کارتخوان آوردیم خیلی از مشتریهای قدیمی اعتراض کردند و معتقد بودند که پرداخت به شیوه سنتی برایشان جذابتر بوده است.»
وی در مورد محصولاتی که در این قنادی فروخته میشود، میگوید: «سالها پیش نان داشتیم که الان پخت آن متوقف شده اما اینجا معدن شکلاتهای دست ساز است، قهوههایمان را هم خودمان درست میکنیم و به هیچ عنوان تقلب در قهوه نداریم، اینجا در پائیز از 7:30 صبح تا 19:30 و تابستانها از 7 صبح تا 20 باز است.
ماجرای کیک شانس
شیرینی های معمولی ما همیشه موجود است اما یکی سری شیرینیهای مناسبتی داریم که فقط در ایام خاص تهیه میشود، مثل شیرینیهای کریسمس و یا کیک «پیروک» که در یکی از اعیاد ما که همزمان با شب یلداست پخته میشود، این کیک خیلی طرفدار دارد و به کیک شانس هم معروف است، چرا که داخل آن یک سکه مثلاً 25 تومانی فویل پیچی شده میگذاریم و خانواده ها آن شب کیک را برش میدهند، به هر کسی که آن قسمت سکه دار کیک بیفتد میگویند که شانس امسال با اوست.
یکی دیگر از کیکهای خاص ما که درست کردنش خیلی زمان میبرد و پرفروشترین کیک در میان ارامنه در ایران است، «پاسکا» نام دارد، کیک مخصوص عید پاک است که برای خرید آن صف طولانی تشکیل میشود.
اینجا معدن شکلاتهای دست ساز است
شکلاتهای ما هم شامل شکلات مغزدار با مغز بادام و پوست پرتقال، شکلات خالص پوست پرتقال، شکلات تلخ ۷۰ درصد، شکلات ساده خالص، شکلات های ترافل با مغز بادام زمینی و شکلات خالص با فندق سرخ شده میشود که طرفداران زیادی دارد و «اریس»، «بارباریس»، «کیانوشکا» و ... اسامی بعضی از این شکلاتهای دست ساز است.
یک سری شکلاتهای مخصوص در اشکال مختلف هم داریم که مختص ارامنه است و از آن برای مراسم عروسی یا مراسم غسل تعمید سفارش میدهند.
ما یک سری شیرینیهای خاص خودمان را هم داریم که اشتول، میجینگ، اکلر شکلاتی، گاتا، روسی، کیک کشمشی، کرهای، دارچینی و دارچینی را شامل میشود.
با کامی شیرین و خاطرهای خوش از مینیون بیرون میآیم و با خودم فکر میکنم که ای کاش تعداد این مغازههای اصیل و قدیمی بیشتر بود، اما حیف که این روزها کافههای مدرن با معماریهای سرد و سنگین و منوهای عجیب و غریب بدجور جای خود را در پایتخت باز کردهاند، اما با این حال هنوز هم هستند کسانی که برای پیدا کردن رد پای نوستالژیهایشان کوچه پس کوچههای تهران را قدم میزنند.