حادثه 24 - هوشیاری مأموران پلیس باعث شد زورگیر خشنی را که قبل از زورگیری با کارت عابربانکش از دکهای آبمعدنی خریدهبود، شناسایی و دستگیر کنند.
چندی قبل مرد جوانی در جنوب تهران وحشتزده به اداره پلیس رفت و از دو مرد زورگیر ناشناس شکایت کرد. شاکی در توضیح ماجرا گفت: چند سالی است با موتور سیکلتم به صورت پیک موتوری در تهران کار میکنم. ساعتی قبل مرد جوانی از من خواست او و دوستش را به مقصدی برسانم. من آنها را سوار موتورسیکلتم کردم و به طرف مقصد به راه افتادم. هنوز مسافت زیادی را طی نکرده بودیم که ناگهان یکی از آنها چاقویی زیر گلویم گذاشت و تهدید کرد، موتورسیکلت را نگه دارم. وقتی توقف کردم آنها به زور همه وسایلم، پولها و گوشیام را از من گرفتند. در حالی که فکر میکردم با گرفتن اموالم مرا رها میکنند متوجه شدم قصد دارند موتورسیکلتم را هم سرقت کنند که در مقابل آنها مقاومت کردم، اما آنها مرا با چاقو زخمی کردند و موتورسیکلتم را نیز سرقت کردند.
پس از طرح این شکایت پرونده به دستور قاضی علی وسیله ایرد موسی، بازپرس شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت برای شناسایی سارقان در اختیار مأموران پلیس قرار گرفت. در حالی که مأموران هیچ سرنخی از متهمان پیدا نکرده بودند، دریافتند یکی از زورگیران خشن دقایقی قبل از زورگیری از شاکی خواسته است تا برای خرید آب معدنی کنار دکهای توقف کند. بنابراین مأموران که احتمال میدادند متهم با کارت عابرش از دکه آبمعدنی خریده است، دکه مورد نظر را شناسایی کردند و دست به تحقیق زدند. بررسیها نشان داد زورگیر خشن با کارت عابر بانک مرد میانسالی اقدام به خرید آب معدنی کردهاست. بدین ترتیب مأموران صاحب عابر بانک را شناسایی کردند که مشخص شد روز حادثه کارت عابر در اختیار پسر جوانش به نام فریبرز بوده است. از سوی دیگر تحقیقات نشان داد فریبرز از سارقان سابقهدار است که به تازگی از زندان آزاد شدهاست. مأموران در ادامه متهم را شناسایی و دستگیر کردند. فریبرز در بازجوییها به جرم خود با همدستی سارق سابقه دار دیگری به نام ارسلان اعتراف کرد. تحقیقات از متهم به دستور قاضی علی وسیله ایردموسی ادامه دارد.مأموران در تلاشند تا همدست متهم را دستگیر کنند.
گفتگو با متهم
خودت را معرفی کن؟
فریبرز هستم ۳۲ ساله.
سابقه داری؟
بله، مدتی قبل به جرم سرقت خودرو دستگیر شدم.
چه شد که آزاد شدی؟
در دادگاه به یکسال زندان محکوم شدم تا اینکه یکماه قبل با گذاشتن وثیقه به مرخصی آمدم.
در مرخصی دوباره دست به زورگیری زدی؟
بله، اما دوستم مرا وسوسه کرد.
توضیح بده؟
من شغلم تعمیرات تأسیسات ساختمانی است. توبه کرده بودم و بعد از مرخصی از زندان تصمیم گرفتم، کار کنم. آن روز در ساختمانی در حال کار بودم که یکی از دوستان قدیمیام که زورگیر سابقهدار است با من تماس گرفت و قرار ملاقات گذاشت. او مرا سوار پیکموتور کرد که ناگهان در میانه راه گفت قصد دارد زورگیری کند و من هم مخالفتی نکردم.
چرا مخالفت نکردی؟
او گفت که شناسایی نمیشویم. چون شاکی ما را نمیشناخت.
اما شناسایی شدید؟
بله، من هرگز فکر نمیکردم که خرید یک بطری آب معدنی باعث شود ما شناسایی شویم، اما هوشیاری مأموران پلیس مرا به دام انداخت.