حادثه 24 - پسری جوان که بهخاطر سرقت طلا و جواهرات، خانم معلم بازنشسته را به قتل رسانده بود از سوی اولیای دم بخشیده و بهزودی از زندان آزاد خواهد شد.
این جنایت پنجم فروردینماه سال93 در شهرستان پیشوا رخ داد. آن شب مردی با پلیس تماس گرفت و خبر از قتل زنی داد که بعد از مرگ شوهرش به تنهایی در یک خانه قدیمی زندگی میکرد. خواهرزاده مقتول به مأموران گفت: خالهام 64ساله و معلم بازنشسته بود و با توجه به بههمریختگی خانه ممکن است قربانی سرقت شده باشد.
همچنین یکی از همسایهها میگفت شب حادثه علی پسر همسایهشان را درحالیکه ساک بهدست داشته و درحالیکه بهشدت مضطرب بوده دیده است. علی در همان کوچهای که مقتول زندگی میکرد، سکونت داشت که قاضی پرونده دستور بازداشت او را صادر کرد.
بررسیها نشان میداد که علی بعد از جنایت ناپدید شده است. برای همین مأموران اقدامات اطلاعاتی خود را شروع کردند تا اینکه او را در ویلای عمهاش در یکی از شهرهای شمالی دستگیر کردند. متهم که زمان حادثه 19سال بیشتر نداشت در بازجوییها به قتل خانم معلم اعتراف کرد و انگیزهاش را سرقت طلا و جواهراتش دانست.وی گفت:چندین بار زن همسایه را در کوچه دیده بودم. برق طلا و جواهراتش مرا حسابی وسوسه کرده بود. وی ادامه داد: شب حادثه خانوادهام برای عید دیدنی به خانه یکی از بستگانمان رفته بودند. من آن شب همراهشان نرفتم، برای همین وقتی یکی از دوستانم با من تماس گرفت و مرا به خانهاش دعوت کرد، به آنجا رفتم و با هم مشروبات الکلی مصرف کردیم. آن شب درباره زن همسایه و سرقت طلا و جواهراتش صحبت شد؛ برای همین تصمیم گرفتیم همان شب نقشهمان را عملی کنیم. وی ادامه داد: آن شب همزمان با پخش یکی از سریالهای نوروزی از خانه بیرون رفتیم. با نقاب صورتم را پوشانده بودم تا شناسایی نشوم. برای همین از درخت بالا رفتم و خود را به بالکن خانه قربانی رساندم. دربالکن قفل بود برای همین مجبور شدم شیشه را بشکنم. وقتی وارد خانه شدم، زن تنها که مشغول تماشای تلویزیون بود بهشدت ترسید. با تهدید چاقو از او خواستم تا سکوت کند اما او با من درگیر شد. مرتب بهصورتم چنگ میزد تا اینکه نقابم پاره شد و آنجا بود که مرا شناخت. برای همین مجبور شدم با ضربات چاقو او را به قتل برسانم تا شناسایی نشوم. بعد از قتل، طلا و جواهراتش را که داخل ماکروویو پنهان کرده بود برداشتم و فرارکردم. این متهم پس از محاکمه در دادگاه کیفری به قصاص محکوم شد. درحالیکه پرونده به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد، تیم صلح و سازش دادسرای جنایی تهران با دستور محمد شهریاری، سرپرست دادسرای جنایی تهران تلاش خود را برای جلب رضایت شروع کردند. تلاش آنها نتیجه داد و اولیای دم که خواهر و برادر مقتول بودند از خونخواهی گذشت کردند و قاتل را با دریافت دیه بخشیدند. با بخشش اولیایدم، متهم بار دیگر از لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه شد و قضات دادگاه او را به حبس محکوم کردند. حالا با گذشت 5سال از زندانیشدن او و بخشش اولیایدم، شمارش معکوس برای آزاد شدن این زندانی آغاز شده است.