مرد سالخورده وقتی همسرش از او خواست که به خاطر سلامتیاش پرخوری نکند عصبانی شد و وی را با ۱۸ ضربه چاقو به قتل رساند.
درگیریهای مرگبار خانوادگی گاهی به خاطر یک موضوع ساده رخ میدهد که قاتل پس از دستگیری با اظهار پشیمانی ادعا میکند که «ای کاش عصبانی نمیشدم.» بررسی بعضی پروندههای قتل نشان میدهد که خشم در هر سنی میتواند موجب بروز اتفاقهای دلخراشی شود. قتل دلخراش زن سالخوردهای که به خاطر یک لحظه خشم از سوی شوهرش رخ دادهبود.
ساعت۱۹ چهارشنبه۲۳ مردادماه از طریق مأموران کلانتری۱۱۸ ستارخان به قاضی دشتبان، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران خبر داده شد.
تیم جنایی پس از حضور در محل حادثه که طبقه اول ساختمان سهطبقه مسکونی بود با جسد زن ۶۹ساله به نام خاتون روبهرو شدند که با ۱۸ضربه چاقو به قتل رسیده بود. نخستین بررسیها نشان داد که مقتول لحظاتی قبل در درگیری با شوهر ۷۸ سالهاش به نام حبیب به قتل رسیده است. تحقیقات حکایت از این داشت که این درگیری مرگبار زمانی رخ داده است که مقتول از شوهرش خواسته بود به خاطر سلامتیاش کمتر غذا بخورد که شوهرش عصبانی میشود و او را به قتل میرساند.
همچنین مشخص شد قاتل پس از حادثه موضوع را به عروسش که در طبقهسوم این ساختمان زندگی میکند خبر دادهاست و او هم بلافاصله با اداره پلیس و اورژانس تماس میگیرد.
عروس خانواده به مأموران گفت: داخل خانهام نشسته بودم که صدای درگیری از خانه پدر شوهرم به گوشم رسید. تصمیم گرفتم به خانه آنها در طبقه اول بروم که دیدم پدر شوهرم هراسان به خانه ما آمد و گفت مادر شوهرم را با چاقو زخمی کرده است. به سرعت خودم را به خانه آنها رساندم که باجسد غرق در خون مادر شوهرم روبهرو شدم که نفس نمیکشید. بلافاصله با شوهرم و اداره پلیس و اورژانس تماس گرفتم و موضوع را به آنها گفتم.
پسر خانواده هم در تحقیقات گفت: این ساختمان متعلق به پدرم است. آنها در طبقه اول زندگی میکنند و طبقه دوم نیز در اختیار مستأجر است و طبقه سوم را من به همراه همسرم زندگی میکنیم. از آنجایی که پدرم سالخورده است ما همیشه از او میخواستیم کمتر غذا بخورد تا سلامتیاش به خطر نیفتد، اما پدرم شکمو بود و غذا زیاد میخورد و از اینکه ما او را منع میکردیم، ناراحت میشد. مدتی قبل پدرم دندانهایش را کشید و دندان مصنوعی گذاشت که ما از او میخواستیم برای اینکه غذا راحتتر در معدهاش هضم شود کمتر بخورد. پدر و مادرم در طول زندگیشان هیچ اختلافی نداشتند و همیشه با هم خوب بودند و الان هم در شوک هستم که چرا پدرم به خاطر این موضوع مادرم را به قتل رسانده است.
مأموران در ادامه از قاتل تحقیق کردند. مرد سالخورده با اظهار پشیمانی به قتل همسرش اعتراف کرد.
وی گفت: من و همسرم با هم هیچ اختلافی نداشتیم. مشکل ما فقط غذا خوردن من بود. من معمولاً پرخوری میکنم و همسرم نیز برای اینکه سلامتی ام به خطر نیفتد مرا همیشه از خوردن زیاد منع میکرد. او همیشه به من دستور میداد که فلان غذا را بخورم و فلان غذا را نخورم. روز حادثه در حال غذا خوردن بودم که از من خواست برای سلامتیام کمتر بخورم. وقتی به حرفهایش گوش ندادم ظرف غذا را از پیش من برداشت که خیلی عصبانی شدم و به آشپزخانه رفتم و کارد آشپزخانه را برداشتم و با آن ضرباتی به او زدم. پس از آن خیلی پشیمان شدم به خانه عروسم رفتم و موضوع را به او گفتم تا اورژانس را خبر کند و همسرم را نجات دهد، اما وقتی اورژانس رسید خیلی دیر شده بود و همسرم فوت کرده بود.
متهم برای ادامه تحقیقات به دستور قاضی دشتبان در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.