درگیری خونین دو قمارباز بر سر یک دختر / متهم: اختلاف ما سر شهرزاد بود

مرد قمارباز که شب‌ها در کازینوهای زیرزمینی بر سر پول‌های کلان با دوستانش رقابت می‌کرد این بار در یک دوئل عشقی جانش را باخت.
تاریخ: 23 مرداد 1398
شناسه: 14687

مرد قمارباز که شب‌ها در کازینوهای زیرزمینی بر سر پول‌های کلان با دوستانش رقابت می‌کرد این بار در یک دوئل عشقی جانش را باخت.

ساعت یک بامداد 29 تیر مأموران کلانتری 152 خانی آباد در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت از مرگ مشکوک مرد 35 ساله‌ای در بیمارستان خبر دادند. به دنبال اعلام این خبر تحقیقات به دستور بازپرس جنایی آغاز شد. بررسی‌های اولیه نشان داد که مقتول در جریان یک درگیری با اصابت جسم نوک تیزی مانند چاقو مجروح و توسط یکی از دوستانش به‌بیمارستان منتقل شده اما به علت شدت خونریزی جان باخته است. بدین ترتیب پلیس به سراغ دوست مقتول رفته و به بازجویی از مرد جوان پرداخت. وی گفت: چند سالی است که سیامک – مقتول- را می‌شناسم. روز حادثه کنار خیابان ایستاده بودم که سیامک به همراه یکی از دوستانش سوار بر ماشین جلوی پایم ایستاد. به من گفت از شخصی به‌نام شاهین طلب دارد و می‌خواهد برای تسویه حساب برود از من خواست که همراه آنها بروم. باهم به پارک شقایق در خانی آباد رفتیم. من و سیامک وارد پارک شدیم و شاهین و دو نفر دیگر هم بودند. آنها به سمت سیامک حمله کردند و او را با چاقو زدند.

با اطلاعاتی که پسر جوان در اختیار تیم تحقیق قرار داد و مدارک و شواهد دیگری که در ادامه تحقیقات به‌دست آمد، هویت شاهین شناسایی شد. کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شده و با شناسایی مخفیگاه متهم زمانی که شاهین از خانه خارج شد او را دستگیر کردند. متهم پس از انتقال به اداره آگاهی ابتدا منکر جنایت بود اما با گذشت 7 روز از بازداشتش، به قتل سیامک اعتراف کرد.

گفت‌و‌گو با متهم

29 سال دارد، چند سال قبل ازدواج کرده اما به جدایی ختم شده است. مرد جوان درباره انگیزه خود از قتل سیامک گفت: در یک کازینوی زیرزمینی و سر میز قمار با سیامک آشنا شدم. هر دویمان قمارباز حرفه‌ای بودیم.

چه اختلافی با مقتول داشتی؟

به خاطر یک دختر او را کشتم. من عاشق دختری بودم که سیامک هم به او چشم داشت. باید دست از سر دختر مورد علاقه‌ام برمی داشت برای همین هم باهم دعوا کردیم. دو بار هم در قمار از او برده بودم و 30 میلیون تومان گیرم آمد. دفعه آخر او 10 میلیون تومان از من برد که همان سر میز پول را به او دادم. اختلاف ما سر شهرزاد بود، دختر جوانی که دوست داشتم با او ازدواج کنم.

درباره درگیری صحبت کن. در پارک چه اتفاقی افتاد؟

من همیشه با خودم چاقو حمل می‌کنم. با سیامک قرار گذاشتم تا به او بگویم که دست از سر شهرزاد بردارد. اما قبول نکرد و باهم درگیر شدیم. قصدم کشتن نبود.

با شهرزاد چطور آشنا شدی؟

سر میز قمار. 5 ماه قبل در کازینوی زیرزمینی دیدمش و همانجا بود که عاشقش شدم.

معمولاً سر چه قمار می‌کردی؟

همه چیز از پول گرفته تا خانه و ماشین. من وضع مالی خوبی دارم و خرید و فروش لوازم آرایشی می‌کنم. اما معتاد قمار هستم و شب هایم را در کازینوهای زیرزمینی با یک میز بزرگ بیلیارد و یک میز که دور آن 10 نفر نشسته‌اند و شرط‌ بندی می‌کنند می‌گذرانم.

بیشتر پولی که تا به حال برده‌ای چقدر بوده است؟

500 میلیون تومان و کمترین پولی که تا به حال باخته‌ام 30 میلیون تومان بوده است. می‌دانید پول قمار امانت است و به درد نمی‌خورد.

یعنی چی پول امانت است؟

اگر امشب 100 میلیون برده‌ای فردا شب نمی‌دانی که 100 میلیون را می‌بازی یا نه. حتی ممکن است بیشتر از این 100 میلیون تومان ببازی.

چند وقت است قمار می‌کنی؟

10 سالی می‌شود. زندگی‌ام را سر این قمار از دست داده ام. شاید باورتان نشود، اما همسرم به خاطر همین قمار بازی‌ام بود که مرا رها کرد. بخاطر پول قمار همیشه در زندگی‌ام بد می‌آورم.‌

در همین رابطه