قتل شوهر با مجسمه برنزی / زن جوان با وصیتنامه همسرش از قصاص نجات یافت

زن جوان که به جرم قتل همسرش به قصاص محکوم شده بود تنها چند قدم تا چوبه دار فاصله داشت اما وصیت‌نامه‌ای که سال‌ها پیش همسرش در دوران کرونا نوشته و خوانده نشده بود سرنوشتش را تغییر داد.
تاریخ: 04 آذر 1404
شناسه: 132498

حادثه 24 -زن جوان که به جرم قتل همسرش به قصاص محکوم شده بود تنها چند قدم تا چوبه دار فاصله داشت اما وصیت‌نامه‌ای که سال‌ها پیش همسرش در دوران کرونا نوشته و خوانده نشده بود سرنوشتش را تغییر داد.

این پرونده بیست و یکم اردیبهشت سال ۱۴۰۰ به جریان افتاد. آن روز زن جوانی با مرکز فوریت‌های پلیس تماس گرفت و درحالی‌که به‌شدت آشفته بود گفت: شوهرم را کشته‌ام… نمی‌خواستم این اتفاق بیفتد.‌با این تماس، مأموران کلانتری و تیم جنایی بلافاصله راهی آدرسی شدند که زن جوان ‌ داده بود؛ آپارتمانی در طبقه بیستم برجی مسکونی در یکی از شهرهای جنوبی کشور و آنجا با جسد مقتول روبه‌رو شدند.

قتل با مجسمه برنزی

مأموران پس از ورود با خانه‌ای به‌هم‌ریخته روبه‌رو شدند. بسیاری از وسایل خانه روی زمین افتاده بود و در قسمت پذیرایی جسد مردی جوان دیده می‌شد که بر اثر ضربه جسمی سخت به سرش جان باخته بود. چند قدم آن‌طرف‌تر، مجسمه‌ای برنزی و خون‌آلود افتاده بود؛ وسیله‌ای که بعدا مشخص شد همان آلت قتاله است.زن جوان که حدودا 32ساله و در چند قدمی پیکر خونین همسرش نشسته بود و بی‌تابی می‌کرد، گفت: رابطه من و همسرم، مجید بد نبود. هیچ اختلاف جدی‌ای نداشتیم اما مدتی بود شریکش سر او کلاه گذاشته بود. او همه خریدها را با چک‌های مجید انجام داده بود اما سهمش را پرداخت نمی‌کرد. چک‌ها یکی‌یکی برگشت می‌خورد و مجید زیر فشار عصبی بود.او درباره روز حادثه گفت: صبح امروز یکی دیگر از چک‌های شوهرم برگشت خورد. خیلی ناراحت بود و از شدت عصبانیت نمی‌توانست به‌خودش مسلط شود. وقتی شروع کرد به شکایت، به او گفتم: قبلا گفته بودم شریکت آدم قابل اعتمادی نیست. همین حرف کافی بود تا دعوا میان ما اوج بگیرد. مجید از شدت عصبانیت گلویم را گرفت و دستش را روی دهانم گذاشت که همسایه‌ها صدایم را نشنوند. احساس خفگی می‌کردم و هرچه تلاش می‌کردم از دستش خلاص شوم موفق نمی‌شدم. دستم به مجسمه روی میز خورد آن را برداشتم و به سرش زدم. قصد کشتن او را نداشتم، فقط می‌خواستم نفس بکشم.

 صدور حکم قصاص

زن جوان بازداشت و پس از بازسازی صحنه قتل به زندان منتقل شد. او مدتی بعد در دادگاه کیفری پای میز محاکمه رفت و به قصاص محکوم شد. هرچند به حکم اعتراض کرد و پرونده به دیوان عالی کشور ارجاع شد اما قضات عالی‌رتبه مهر تأیید بر حکم صادرشده زدند و شمارش معکوس برای قصاص زن جوان آغاز شد. در این مرحله واحد صلح و سازش تلاش کرد رضایت خانواده مقتول را جلب کند اما جلسات متعدد نتیجه‌ای نداشت. پدر و مادر داغدار مجید حاضر به گذشت نبودند و اجرای حکم، قطعی به‌نظر می‌رسید.

درخواست عجیب قاتل

چند روز قبل آخرین جلسه صلح و سازش پیش از اجرای حکم برگزار شد تا آخرین تلاش‌ها برای نجات زن جوان صورت بگیرد. در این جلسه برخی از صلح‌یارانی که در پایتخت نیز برای نجات محکومان تلاش می‌کنند حاضر شدند. در جریان آخرین جلسه، زن جوان که امیدش را به بخشش از دست داده بود درخواستی مطرح کرد که مسیر پرونده را تغییر داد. او گفت: شنیده‌ام محکومان قبل از اجرای حکم اگر خواسته‌ای داشته باشند می‌توانند مطرح کنند. آخرین خواسته من این است که وصیت‌نامه همسرم را بخوانید. همسرم اواسط سال 99و زمان ابتلایش به کرونا وصیت‌نامه‌ای نوشت و از من قول گرفت تا وقتی زنده است آن را باز نکنم. مرگ او همزمان شد با بازداشتم و هرگز فرصت نکردم متنش را بخوانم. شاید خواسته‌ای داشته که بتوانم قبل از مرگم انجام دهم.‌

 وصیت نجات‌بخش

این درخواست عجیب محکوم به قصاص باعث شد قاضی اجرای احکام دستور دهد وصیت‌نامه در حضور خانواده مقتول و مسئولان قضایی گشوده شود. در وصیت‌نامه، مجید(مقتول) علاوه بر تعیین‌تکلیف اموالش نوشته بود: یک‌سوم اموالم در امور خیریه هزینه شود. او درخواست کرده بود تا هزینه‌های مراسم عزاداری صرف تامین هزینه جهیزیه دختران دم‌بختی شود که در خانواده بی‌بضاعت و بی‌سرپرست بزرگ شده بودند و در آخر، یک‌سوم اموالش به‌صورت قانونی به نام همسرش منتقل شود.‌در پایان نامه مجید از همسرش تشکر کرده بود که در روزهای سخت بیماری کرونا در کنار او مانده و با وجود احتمال ابتلای خودش از او چه در بیمارستان و چه در خانه مراقبت و در تمام آن دوران حمایتش کرده است. این بخش وصیت‌نامه‌ که رنگ و بوی قدردانی و محبت داشت، تأثیر عمیقی بر پدر و مادر مقتول گذاشت؛ والدینی که تا چند دقیقه قبل بر اجرای حکم قصاص اصرار داشتند ناگهان تصمیم به بخشش عروسشان گرفتند اما شرطی تعیین کردند. مادر مجید با چشمانی اشکبار گفت: من و همسرم به احترام حضرت زهرا(س) عروسمان را می‌بخشیم به شرط اینکه او به نیت پنج‌تن جهیزیه 5عروس نیازمند را که از کودکی یتیم شده یا والدین معلول دارند، تهیه کند. به این ترتیب بود که زن جوان از قصاص گریخت و قرار است به‌زودی از لحاظ جنبه عمومی جرم در دادگاه محاکمه شود.

 آخرین اخبار «حوادث تهران» را در صفحه حوادث تهران حادثه 24 بخوانید.

صفحه اینستاگرام حادثه 24 را در اینجا دنبال کنید.

در همین رابطه