حادثه 24 -زن جوانی که رحمش را به زوجی اجاره داده و فرزند آنها را به دنیا آورده بود، 3سال بعد نقشه ربودن همان فرزند را کشید.
چندی قبل گزارش یک کودکربایی در اطراف پایتخت به پلیس اعلام شد. به گفته مادر کودک، مرد خشنی که ماسک بهصورت داشت با تهدید چاقو، دختر3ساله او به نام مهرسانا را ربوده بود.او توضیح داد: مرد کودکربا سوار خودروی پژویی بود که مقابل پایم ترمز کرد و پس از پیادهشدن از ماشین، چاقویی زیر گلویم گذاشت و مهرسانا را ربود. او ماسک بهصورت داشت و چهرهاش معلوم نبود و بعد از ربودن دخترم سوار ماشین شد و فرار کرد.
اگرچه مادر کودک موفق به دیدن چهره کودکربا نشده بود، اما متوجه تتوی عجیب روی گردن او شده بود؛ تصویری شبیه ضربان قلب که سرنخی شد برای شناسایی کودکربای خشن.
کارآگاهان که در جریان بررسیهای تخصصی موفق شده بودند سرنخهایی از آدمربا بهدست آورند، از طریق همین خالکوبی او را شناسایی کردند و معلوم شد که وی مجرمی سابقهدار به نام حمید است. اما بررسیها نشان میداد که حمید در یکی از شهرهای جنوبی کشور به جرم سرقت منزل و حمل موادمخدر دستگیر و زندانی شده است. با این اطلاعات دستور قضایی برای انتقال مرد سابقهدار به تهران صادر شد. او در بازجوییها گفت که کودکربایی را به دستور زنی به نام سارا و با همدستی او انجام داده است.
وی توضیح داد: من برای پول همه کار انجام میدهم جز آدمکشی. با سارا هم در یک مهمانی آشنا شدم و او پیشنهاد دستمزد میلیونی داد تا دختربچهای را بدزدم و تحویل او بدهم. سارا به من گفت که بچه یکی از اقوامش هست که شوهرش اجازه نمیدهد او را ملاقات کند و من هم پولم را گرفتم و بچه را دزدیدم و تحویل سارا دادم. سپس به شهرمان برگشتم و جذب باند سرقت شدم که گیر افتادم.
اما سارا، زن جوان پشت پرده این ماجرا، چهکسی بود؟ وقتی پدر و مادر کودک ربودهشده نام سارا را شنیدند شوکه شدند؛ او زنی بود که چند سال قبل رحم خود را به پدر و مادر کودک اجاره داده و دستمزدش را گرفته بود. با این سرنخ، مأموران محل زندگی سارا در تهران را شناسایی کردند و با هماهنگی بازپرس جنایی راهی خانه او شدند و دستگیرش کردند. دختربچه ربودهشده نیز نزد سارا بود که به خانوادهاش برگردانده شد. سارا در بازجوییها به جرم خود اقرار کرد و تحقیقات در این پرونده ادامه دارد.
تصمیم عجیب
سارا زنی 36ساله است که 9ماه دختری را در وجودش پرورش داده، ادعا میکند مهر او از دلش بیرون نرفته و قصد مهاجرت به کانادا را داشته و میخواسته مهرسانا را نیز با خودش ببرد.
با پدر و مادر مهرسانا چطور آشنا شدی؟
در یک مرکز ناباروری. راستش را بخواهید من سالها قبل به موادمخدر معتاد شدم. شرایط مالی خوبی نداشتم و در روزنامهها نیز مطالبی درباره رحم اجارهای خوانده بودم. تصمیم گرفتم رحم خود را برای گرفتن پول اجاره بدهم. به همین دلیل به مراکز ناباروری در تهران رفتوآمد داشتم تا اینکه با پدر و مادر مهرسانا آشنا شدم.
در ازای این کار چقدر دستمزد گرفتی؟
حدود یکمیلیارد تومان. البته تمام هزینهها هم پای خودشان بود؛ از دکتر و چکاپ ماهانه گرفته تا هزینه بیمارستان و زایمان.
بعد چه شد؟
طبق قرارداد بعد از تولد، بچه را تحویل زوج نابارور دادم و رفتم سراغ زندگی خودم.
پس چه شد که بعد از 3سال نقشه کودکربایی کشیدی؟
چون دلم برای دختری که 9ماه در شکم من زندگی کرده و حس مادرانه به او داشتم، تنگ شده بود!
اما شواهد نشان میدهد که قصد اخاذی از آنها را داشتی؟
میخواستم به کانادا مهاجرت کنم و نیاز به پول داشتم. دلم میخواست دخترم را با خودم ببرم!
اما مهرسانا دختر آنها بود و تو فقط رحم خود را به آنها اجاره داده بودی.
بههرحال حس مادرانه به او داشتم. من مهرسانا را به دنیا آوردم و حق مادری بر گردنش داشتم و دارم.
از ماجرای کودکربایی و نقشهای که کشیدی بگو.
با سامان در مهمانیای آشنا شدم. هردو گل و شیشه میکشیدیم. به او گفتم مهرسانا دختر یکی از اقوامم است که از شوهرش جدا شده و پدرش اجازه دیدن او را نمیدهد. سامان هم بهخاطر پول حاضر به همکاری شد. بچه را تحویل من داد و رفت به شهرشان. البته دستمزدش را هم گرفت.
چند وقت مهرسانا پیش تو بود؟
حدود یک ماهی میشد. او دختر من است و حاضرم همه زندگیام را فدای او کنم! کاش از زندان آزاد شوم و قانون اجازه دهد برای دختری که در شکم من پرورش یافته مادری کنم!
آخرین اخبار «حوادث تهران» را در صفحه حوادث تهران حادثه 24 بخوانید.
صفحه اینستاگرام حادثه 24 را در اینجا دنبال کنید.