حادثه 24 - همه تصور میکردند که دختر جوان اسیرآدمربایان شده و شرایط سختی را سپری میکند؛ اما زمانی که خانوادهاش قصد داشتند با پرداخت 30هزار دلار به آدمربایان او را آزاد کنند، راز عجیبی فاش شد.
چند روز قبل کارآگاهان پلیس آگاهی تهران در جریان ربودهشدن دختری 20ساله به نام آزیتا قرار گرفتند. پدر او میگفت: دخترم برای رفتن به دانشگاه از خانه بیرون رفت اما دیگر برنگشت. همه خیابانها را بهدنبالش گشتیم اما اثری از او نبود، تا اینکه فردی از طریق واتساپ برایم پیام فرستاد و نوشت که «دخترتان را ربودهایم و برای آزادی او باید 30هزار دلار تهیه کنید.»
پدر آزیتا ادامه داد: بلافاصله با آن شماره تماس گرفتم؛ اما صدایی که معلوم بود ضبط شده است میگفت که اگر ظرف 24ساعت این مبلغ را تهیه نکنم، دخترم را به قتل میرسانند. دقایقی بعد آدمربایان صدای گریه و التماسهای دخترم را برایم ارسال کردند و آنجا بود که مطمئن شدم جان دخترم در خطر است. با اظهارات این مرد تحقیقات به دستور بازپرس جنایی تهران برای نجات دختر ربودهشده آغاز شد و این در حالی بود که تماس و پیامهای تهدیدآمیز آدمربایان همچنان ادامه داشت. آنها صدای نالههای دختر جوان را که ظاهرا شکنجه میشد برای پدرش ارسال و خواستهشان را تکرار میکردند.
ماموران پلیس اقدامات اطلاعاتی خود را برای نجات گروگان شروع کردند و این در حالی بود که پدر آزیتا اصرار داشت مبلغ درخواستی آدمربایان را پرداخت و دخترش را آزاد کند. در این شرایط مأموران از او خواستند تا با آدمربایان به بهانه تحویل دلارها قرار بگذارد. پدر دختر ربودهشده با آموزشهایی که از سوی پلیس دیده بود، با آدمربایان قرار گذاشت و پس از آن نیز برای تحویل دلارها راهی محل قرار در غرب تهران، حوالی پارک چیتگر شد. او با کیف دلارها در محلی که آدمربایان تعیین کرده بودند، حاضر شد و کیف را در جایی که آنها گفته بودند قرار داد. این درحالی بود که پلیس بهصورت نامحسوس منطقه را زیرنظر داشت.
وقتی پدر گروگان دلارها را در محل تعیینشده قرار داد، پیامی از سوی آدمربایان به موبایلش ارسال شد که از او خواسته بودند محل را ترک کند و تا چند ساعت دیگر دخترش را خواهد دید. پدر گروگان رفت و مأموران پلیس به کمین آدمربایان نشستند؛ اما بعد از گذشت یک ساعت، آنچه را میدیدند باور نمیکردند. آزیتا، دختری که گروگان گرفته شده بود، با خونسردی به سمت کیف رفت تا آن را بردارد. در این شرایط مأموران وارد عمل شدند و دختر جوان با دیدن پلیس شوکه شد. آنجا بود که مشخص شد آدمربایی در کار نبوده است. آزیتا گفت: کسی مرا گروگان نگرفته؛ خودم نقش گروگان را بازی کردم تا از پدرم پول بگیرم. فکرش را نمیکردم که پای پلیس به ماجرا باز شود.
دختر جوان درباره انگیزه خود از اجرای نقشه آدمربایی ساختگی گفت: مدتی قبل در اینستاگرام با پسری به نام ارسلان آشنا شدم. او اهل تهران نبود اما هرازگاهی برای دیدن اقوامش به پایتخت میآمد و با هم قرار میگذاشتیم، تا اینکه چند روز قبل به من زنگ زد و گفت زندانی شده است. ارسلان برایم تعریف کرد که در جریان یکدرگیری خیابانی فردی را با چاقو زخمی کرده است. ظاهرا دعوای آنها بهخاطر کلکل و کریخوانی بوده و آنطور که ارسلان میگفت، دادگاه حکم به پرداخت دیه داده بود. او هروقت از زندان به من زنگ میزد میگفت باید پول دیه را تهیه کند و درغیراینصورت باید در زندان بماند؛ چون شاکی خصوصی دارد. این حرفهای او خیلی مرا به هم ریخت؛ چون قرار بود ارسلان به خواستگاریام بیاید و شب عید نامزد کنیم؛ اما نشد. او ادامه داد: در این شرایط به تکاپو افتادم تا هرطور شده مبلغ دیه را تهیه کنم و ارسلان آزاد شود. تنها فکری که به ذهنم خطور کرد، آدمربایی ساختگی بود. ابتدا میخواستم طلاهای مادرم را سرقت کنم؛ اما ترسیدم مادرم شکایت کند و پای پلیس به ماجرا باز شود. درنهایت تصمیم گرفتم یک هفته به هتل بروم و نقش گروگان را بازی کنم تا از پدرم پول بگیرم. پدرم مهندس عمران و برجساز است. برای او 3میلیارد تومان پول زیادی نیست؛ اما من با این پول میتوانستم ارسلان را از زندان آزاد کنم. فکر میکردم هرگز اسرار این ماجرا فاش نخواهد شد؛ اما خب تصورم اشتباه بود چون ماه همیشه پشت ابر نمیماند. تحقیقات در این پرونده، پس از ثبت اظهارات دختر جوان، از سوی تیم جنایی ادامه دارد.
گفت و گو
مروری بر پروندههای حوادث نشان میدهد که هرازگاهی برخی از افراد بهدلیل انگیزههای عجیب، نقشه آدمربایی ساختگی میکشند و نهتنها خانوادههایشان را به دردسر میاندازند، بلکه پلیس و دستگاه قضایی را گمراه میکنند و آنها به جای اینکه وقت و انرژی خود را صرف پروندههای مهم دیگر کنند، گرفتار پروندهای میشوند که واقعیت ندارد. مجتبی حسینپور، قاضی سابق دادسرای جنایی تهران و وکیل دادگستری دراینباره به همشهری میگوید: در این نوع پروندهها معمولا از عبارت صحنهسازی استفاده میکنیم.
در مواقع صحنهسازی برای وقوع جرم، درصورتیکه این صحنهسازی یا انتصاب جرم واهی، شخص معلوم یا مشخصی را هدف قرار دهد و درواقع مرتکب از این طریق بخواهد شخصی را متهم یا مجرم جلوه دهد، موضوع تحت عنوان جرم افترا قابل پیگیری و مجازات است؛ اما در حالتی که نهتنها جرمی اتفاق نیفتاده بلکه شخص مرتکب یا مورد نظر صرفا برای برخی مقاصد اعم از مالی یا خانوادگی یا احساسی، وقوع جرمی را بهدروغ بهخودش نسبت دهد بدون اینکه شخص دیگری را متهم کند، موضوع از شمول بزه افترا خارج است؛ چون شاکی خصوصی که جرمی به او نسبت داده شده باشد وجود ندارد. چنانچه در پروندههای مشابه، افراد دیگری نیز دخیل باشند و شاکی (شخصی که از او درخواست پول میشود) طرح شکایت کند، موضوع با لحاظ برخی شرایط تحت عنوان تهدید و شروع به اخاذی، قابلیت تعقیب و پیگرد قضایی خواهد داشت. حسینپور ادامه میدهد: اما درخصوص فعالیت و اقدامات پلیسی و صرف وقت و هزینههای قابل توجه که درنهایت مشخص شد نسبت به یک امر واهی صورت پذیرفته است، موضوع شباهت بسیار زیادی با مزاحمت برای واحدهای اورژانس و آتشنشانی دارد. همانگونه که اورژانس و آتشنشانی مکلفند به تمامی تماس ها پاسخگو باشند و همه احتمالات را درنظر بگیرند، پلیس نیز در چنین مواقعی براساس وظایف ذاتی خود مکلف به انجام تحقیقات خواهد بود؛ اما چنانچه در این مسیر خسارتی به وجود آید که منتسب به شخص مرتکب (دروغگو) باشد، بهنظر میرسد از باب قاعده کلی مسئولیت مدنی، قابلیت پیگیری داشته باشد. اما معمولا پلیس بیشتر به وظیفه ذاتی خود نگاه میکند و از اینگونه موارد حتیالامکان با اغماض چشمپوشی میشود. این وکیل دادگستری میگوید: در کنار طرح موضوع واهی (وقوع جرم نسبت بهخود یا همان آدمربایی ساختگی)، اگر فرد مرتکب جرائم دیگری شود (مانند سرقت از منزل یا تخریب و تهدید به اینگونه جرائم)، میتوان به این موارد بهطور مستقل با درخواست شاکی رسیدگی کرد.
آخرین اخبار «حوادث تهران» را در صفحه حوادث تهران حادثه 24 بخوانید.
صفحه اینستاگرام حادثه 24 را در اینجا دنبال کنید.