حادثه 24-دختر ورزشکار در جدال با مرد شیطان صفت خودش را از ماشین او به بیرون از ماشین پرتاب کند اما سرعت ماشین آنقدر زیاد بود که راننده تا مدتها تصور میکرد طعمهاش جان باخته است.
شامگاه پنجم خرداد سال گذشته عدهای از رانندگان در خیابانی در مرکز تهران خودروی پژویی را دیدند که سرعت کمی داشت و راننده آن در داخل ماشین با دختر جوانی درگیر شده بود. دختر جوان تلاش میکرد قفل در را باز و خودش را به بیرون پرتاب کند اما راننده مانع او میشد. شاهدان با دیدن این صحنه مطمئن شدند که راننده پژو نقشه شومی برای دختر جوان کشیده و به تعقیب آن پرداختند.
راننده پژو اما با دیدن شاهدان که به او نزدیک میشدند سرعت ماشین را بیشتر و اقدام به فرار کرد. اما در همین هنگام دختر جوان موفق شد قفل در را باز کند و در حالی که سرعت ماشین زیاد بود، خودش را به بیرون پرت کرد.
شاهدان به کمک دختر جوان رفتند و با گزارش ماجرا به اورژانس، وی به بیمارستان منتقل شد و این در حالی بود که راننده پژو توانست از آنجا گریخته و ناپدید شود.
دست و پای دختر جوان شکسته بود اما خوشبختانه وی آسیب جدید ندید و زنده ماند. او پس از درمان راهی اداره پلیس شد تا از مرد آشنایی شکایت کند که قصد ربودن او را داشت. دختر 19 ساله در توضیح ماجرا گفت: من کارمند یک شرکت خصوصی هستم و معمولا مردی جوان به نام طاهر برای انجام کارهای اداری به شرکت می آمد. روز حادثه یعنی پنجم خرداد ماه، همزمان با تعطیل شدن شرکت، طاهر به آنجا آمد و من کارهایش را انجام دادم. وقتی از آنجا خارج می شدم وی از من آدرس محل سکونتم را پرسید و بعد گفت مسیرش دقیقا همان جایی است که من می خواهم بروم. او از من خواست سوار ماشینش شوم تا مرا به خانه برساند و من هم بی خبر ازهمه جا قبول کردم.
وی ادامه داد: پس از طی مسیری کوتاه ناگهان طاهر تغییر مسیر داد و وقتی اعتراض کردم درهای ماشین را قفل کرد و با تهدید از من خواست سکوت کنم. من شوکه شده بودم و ابتدا تصور کردم که قصد شوخی دارد اما او کاملا جدی بود و نقشه شومی در سر داشت. به همین دلیل با او درگیر شدم تا هرطور شده از آن مهلکه فرارکنم. این دختر ورزشکار در ادامه گفت: کار به کتک کاری کشیده شد و در این میان چندین بار قصد داشتم قفل در را باز کنم و خودم را نجات بدهد اما او مانع شد. در نهایت وقتی با سرعت بالا در حرکت بود موفق شدم قفل را باز کنم و خودم را به بیرون پرتاب کنم. در آن لحظه فقط به فکر فرار بودم تا قربانی نقشه شوم او نشوم و اصلا فکر جانم نبود با این حال بخت با من یار بود که زنده ماندم اما به شدت آسیب دیدم.
با این شکایت پرونده ای در این خصوص تشکیل شد و پیش روی بازپرس شعبه چهارم دادسرای جنایی تهران قرار گرفت. از همان زمان جست و جو برای شناسایی راننده شیطان صفت شروع شد. کارآگاهان راهی محل کار وی در یک بنگاه املاک شدند اما او شبانه آنجا را تعطیل کرده و متواری شده بود. آنها در قدم بعدی به محل سکونت وی رفتند اما مرد جوان برای فرار از دستگیری شبانه وسایلش را جمع کرده و از آنجا هم فراری شده بود. او سعی کرده بود ردی از خودش به جا نگذارد و در این مدت جستوجو برای دستگیری وی ادامه داشت تا اینکه چند ماه بعد به خیال اینکه آب ها از آسیاب افتاده و پلیس دیگر در تعقیب وی نیست به تهران بازگشت.
طاهر حدود دو ماه پس از برگشت به تهران زمانی که برای خرید به فروشگاهی در غرب تهران رفته بود تصورش را نمی کرد که شاکی هم دقیقا در همان ساعت برای خرید به همان فروشگاه آمده باشد. دختر جوان وقتی چشمش به طاهر افتاد سعی کرد خودش را نشان ندهد و به پلیس زنگ بزند. اما از دور او را یزر نظر داشت تا اینکه ماموران رسیدند واو چند روز قبل پس از گذشت 11 ماه فرار دستگیر شد.
متهم که 27 ساله است پس از دستگیری به دادسرای جنایی تهران انتقال یافت و گفت : من قاتل نیستم ، خودش ناگهان کنترلش را از دست داد و از ماشین به بیرون پرید.
مرد جوان در این مدت تصور می کرد که دختر جوان فوت شده است به همین دلیل از ترس اینکه اتهام قتل به گردنش نیفتد شبانه فراری شد اما پس از 11 ماه پی به حقیقت برد و متوجه شد که دختر جوان زنده مانده است. وی ادامه داد: سرعتم خیلی بالا بود که دختر جوان خودش را به بیرون پرتاب کرد و من به شدت وحشت کردم و با خود گفتم قطعا فوت شده است. مرد جوان گفت: آن روز به دختر جوان پیشنهاد دادم تا او را به خانه برسانم اما در بین راه سر صحبت را با هم باز کردیم. او را به کافه دعوت کردم و دختر جوان پذیرفت اما ناگهان موبایلش زنگ خورد و شنیدم که درحال دعوا با فردی که پشت خط بود است. تلفن را که قطع کرد به شدت عصبی شده و کنترلش را از دست داده بود ناگهان در ماشین را باز کرد و خودش را به بیرون انداخت. من هم از ترسم به شهرستان فرار کردم و در این مدت مدام کابوس لحظه افتادن دختر جوان را می دیدم و فکر می کردم او دیگر زنده نیست. روزهای سختی را گذراندم و ناچار شدم کار و زندگیم را تعطیل کنم به همین دلیل شب عید به خیال اینکه دیگر پلیس در تعقیبم نیست به تهران آمدم و گیر افتادم.
این متهم در حالی خود را بیگناه می داند که شاهدان شهادت دادند پیش از اینکه دختر جوان خودش را به بیرون پرتاب کند مدام با راننده درگیر بوده و او اجازه نمی داده که دختر جوان در ماشین را باز کند. به این ترتیب با دستور قاضی جنایی مرد جوان بازداشت شده و تحقیقات در این باره ادامه دارد.