مرگ ناگهانی قاتلی که از قصاص گریخت

پسری جوان که 12سال قبل جان دوست صمیمی‌اش را در درگیری گرفته و به قصاص محکوم شده بود با بخشش اولیای دم از مجازات گریخت، اما آزادی او دوام چندانی نداشت و دچار مرگی ناگهانی شد.
تاریخ: 14 آبان 1403
شناسه: 126518

حادثه 24 - پسری جوان که 12سال قبل جان دوست صمیمی‌اش را در درگیری گرفته و به قصاص محکوم شده بود با بخشش اولیای دم از مجازات گریخت، اما آزادی او دوام چندانی نداشت و دچار مرگی ناگهانی شد.

‌شروع این پرونده به سال91 برمی‌گردد. پلیس روز حادثه در جریان درگیری خونینی بین 2جوان در ساختمانی مسکونی در یکی از شهرهای استان فارس قرار گرفت و راهی آنجا شد. در این درگیری پسری 23ساله بر اثر ضربه جسم سختی که به سرش وارد شده بود جان باخته بود و تحقیقات نشان می‌داد عامل جنایت یکی از دوستان او به نام پدرام است.

یکی از شاهدان گفت: پدرام و باربد(مقتول)‌ از بچگی دوست صمیمی بودند. روز حادثه همه ما در خانه باربد جمع شده بودیم تا پلی‌استیشن بازی کنیم. پلی‌استیشن متعلق به پدرام بود، اما زمانی که نوبت بازی پدرام و باربد رسید، آنها بر سر بازی بحثشان شد و پدرام که به‌شدت عصبانی بود، گلدانی از روی میز برداشت و به سر باربد کوبید. بعد هم با دیدن وضعیت باربد وحشت‌زده از خانه فرار کرد.

24ساعت بعد

جسد مقتول به پزشکی قانونی انتقال یافت و تیمی از کارآگاهان جنایی تحقیقات برای بازداشت متهم به قتل را آغاز کردند تا اینکه 24ساعت بعد، وی به اداره پلیس رفت و خودش را تسلیم کرد. متهم به قتل که به‌شدت دچار عذاب وجدان شده بود، گفت: من یک دستگاه پلی‌استیشن داشتم و باربد از من خواست دستگاه را برای یک شب به او امانت بدهم. ما دوستان صمیمی بودیم و بارها دستگاه را به او امانت داده بودم و این بار هم این کار را کردم. اما باربد بدقولی کرد و آن را برنگرداند. چندین بار به او زنگ زدم و خواستم دستگاه را برگرداند، اما اهمیتی به حرفم نداد تا اینکه شنیدم همه بچه‌های محل را به خانه‌اش دعوت کرده و سرگرم بازی‌اند. پیغام فرستاده بود که من هم به آنها ملحق شوم، اما از دستش خیلی عصبانی بودم. برای همین، هنگام بازی وقتی با هم دچار کل‌کل شدیم، به‌دلیل عصبانیتم از او از کوره دررفتم و نتوانستم خشمم را کنترل کنم.

فرصت زندگی

پدرام می‌گفت که هرگز قصد کشتن دوست صمیمی‌اش را نداشته و عذاب وجدان این حادثه یک لحظه هم رهایش نمی‌کند. او در دادگاه به قصاص محکوم شد و با تایید حکم پای چوبه دار رفت، اما پیش از اینکه طناب دار بر گردنش قرار بگیرد ‌از خانواده مقتول طب حلالیت کرد و گفت بعد از کشتن دوست صمیمی‌اش به دلیل عذاب وجدان، نمی‌تواند زندگی کند. صحبت‌های پسر جوان  باعث شد که مادر مقتول دلش به رحم آمده و قاتل پسرش را ببخشد. او اما شرطی تعیین کرد و گفت که خانواده قاتل باید دیه پرداخت کنند تا وی آن را صرف امور خیریه و کودکان بی‌سرپرست کند.

دریچه

اتفاق باورنکردنی

خانواده قاتل با فروش خانه خود و کمک خیرین موفق شدند دیه را تهیه کنند و جوان زندانی که به‌تازگی وارد 35سالگی شده بود، پس از 12سال از زندان آزاد شد. اما پدرام پس از آزادی نیز همچنان عذاب وجدان داشت و نمی‌توانست باور کند که جان دوستش را گرفته است. با اینکه از آن محله رفته بودند همچنان بار سنگینی روی دوشش بود. هر هفته سر مزار مقتول می‌رفت و برایش خیرات پخش می‌کرد تا اینکه چند روز قبل اتفاق دردناکی برای او رخ داد. پسر جوان مدت کوتاهی پس از آزادی، یک شب که به خواب رفته بود، دیگر بیدار نشد و در اتفاقی ناگهانی جانش را از دست داد..

آخرین اخبار «حوادث فارس» را در صفحه حوادث فارس و حوادث شیراز حادثه 24 بخوانید.

صفحه اینستاگرام حادثه 24 را در اینجا دنبال کنید.

در همین رابطه