معدنچیان درباره انفجار معدن طبس چه می‌گویند؟

تاریخ: 01 مهر 1403
شناسه: 124633

حادثه 24 – بزرگترین حادثه معدن در دنیا شب گذشته در معدن ذغال سنگ طبس رخ داد و هنوز خروج محبوسین ادامه دارد عماد مهدی فر کارشناس این حوزه علل حادثه را بررسی کرده است.
 پنجم اگوست سال ۲۰۱۰ وقتی سقف معدن سن‌خوزه فرو ریخت و ۳۳ معدنچی جان باختند، نام بزرگترین فاجعه دنیای معدن در تاریخ ثبت شد. حالا ۱۳ سال بعد در صبح تلخ اول مهر ۱۴۰۳ حادثه‌ای در طبس رخ داده که تا لحظه انجام این مصاحبه، خبر رسیده که ۵۱ تن جان باخته‌اند و ۲۴ تن مصدوم شده‌اند.عماد مهدی‌فر فعال حوزه صنعت معدن و عضو اتاق بازرگانی تهران در گفتگو با خبرنگار اقتصادی برنا احتمالات و دلایل این فاجعه را بررسی کرده است.

حادثه معدن ذغال سنگ طبس از نگاه فعالین حوزه معدن

* احتمال دارد حادثه انفجار معدن زغال سنگ در طبس به بزرگترین حادثه تاریخ معادن جهان تبدیل شود و از واقعه دردناک شیلی هم پیشی بگیرد. به عنوان سوال نخست فکر می‌کنید دلیل بروز چنین حوادثی چیست؟

ابتدا باید به خانواده‌های تمام قربانیان تسلیت بگویم و واقعا نمی‌توانم حجم ناراحتی خود را از این اتفاق پنهان کنم و امیدوارم حادثه‌دیدگان مصدوم به زودی سلامت خود را بازیابند. عمدتا وقتی درباره مشاغل سخت صحبت می‌شود، هرکسی با هر تفکری ابتدا نام معدن‌کاری را می‌آورد، سپس شغل خود یا دیگری را بیان می‌کند. همین نکته ظریف نشان می‌دهد که تصور نسبت این شغل چیست؛ که البته تصور کاملا درستی است؛ البته تصور می‌کنم اگر فردی یکبار در فضای معدن در میان ماشین‌آلات عظیم‌الجثه و احتمال ریزش‌های ناگهانی کار کند، نام مشاغل دیگر را به عنوان مشاغل سخت به دشواری می‌آورد.

آنگونه که مقامات رسمی اعلام کرده‌اند نشت گاز در یکی از کارگاه‌های شرکت زغال سنگ معدنجوی طبس موجب انفجار شده است. من نیز هنگام واکاوی چرایی بروز این اتفاق به همین اظهارنظر رسمی بسنده می‌کنم و ازآن سود می‌برم. واقعیت ماجرا این است که سیستم رسمی معدنکاری در دنیا به این صورت است که افراد به صورت مرحله مرحله به موقعیت‌های مختلف در مشاغل حساس می‌رسند؛ برای نمونه زمانی در صنعت نفت روند استخدام به این شکل بود که افراد به مدارس مخصوص نفت و دانشگاه نفت می‌رفتند و سپس به عنوان به عنوان کارورز در کنار نیرو‌های قدیمی آموزش می‌دیدند و بعد از طی مراحل و دوره‌های مشخص و انجام کار عملی در کنار یک نیروی باتجربه، تازه می‌توانستند به عنوان مهندس یا نیروی فنی شروع به کار بکنند و اینطور نبود که فرد همین امروز از کلاس دانشگاه فارغ‌التحصیل شود و سپس استخدام شود و فردا به عنوان مهندس شروع به کار کند، بلکه دوره‌های مختلفی باید طی می‌شود. در یک دوره آمدند و این دوره‌ها را برداشتند و استخدام‌ها به صورت دفعتی بدون طی مراحل انجام شد. نتیجه این بود که دیدید در یک دوره مدام انفجار‌های پی‌درپی در صنعت نفت رخ می‌داد. برخی معتقد بودند دلیل آن انفجار‌ها نفوذ یا جاسوسی است، اما من به شما می‌گویم در آن صنعت فقط کافی است شما یک واشر را اشتباه ببندید تا همان خطای کوتاه به یک فاجعه و ابربحران تبدیل شود.

شما همین مسئله را در صنعت معدن می‌توانید ببینید. آنقدر فضا بهم ریخته و بدون دیسیپلین‌های الزامی شده که ناگهان می‌بینید یک جوان تازه‌کار با مثلا ۶ ماه سابقه کار مسئول شیر‌های گاز یک معدن شده است. من نمی‌دانم در معدن طبس چنین اتفاقی رخ داده یا خیر، اما به جرات به شما می‌گویم قانون ایمنی کار HSE در معدن رعایت نشده یا سهل‌انگاری شده است.

* یعنی باید روند چگونه می‌بود؟

کل فرآیند و کار HSE برای کاهش ریسک و جلوگیری از حوادث انسانی است و اینکه همزمان آمادگی نیرو‌ها در مواقع اضطراری بالا برود. برای این منظور وضعیت کارکنان و سلامت آنها و همچنین شناخت آنها نسبت به اتفاقات و ... به صورت مداوم کنترل می‌شود. خب متاسفم که به شما بگویم این بخش یکی از فراموش‌شده‌ترین قسمت‌های کار در ایران است، زیرا معمولا فکر می‌کنیم مرگ برای همسایه است و اتفاق رخ نمی‌دهد یا می‌گوییم فعلا اینجا هزینه نکنیم، چون هزینه‌های مهمتری مثل حقوق و بیمه و هزینه‌های جاری و ... در پیش داریم؛ یعنی آنقدر دردسر پیش پا قرار می‌گیرد که پیمانکار ناچار می‌شود اولویت نخست را به اولویت آخر ببرد، زیرا با خود اینگونه تصور می‌کند که فعلا مشکل امروز را حل کند و مشکل فردا را همان فردا حل می‌کند. این مسئله البته در خوشبینانه‌ترین حالت است؛ یعنی من بدبینانه نگاه نمی‌کنم و مثلا اتفاقاتی نظیر اینکه برخی پیمانکاران بودجه‌های این بخش را به جای هزینه، مصرف شخصی می‌کنند، کنار می‌گذارم و سیستماتیک تحلیل می‌کنم نه بر اساس طمع یا تصمیم فردی.

* اگر بخواهید عمده اتفاقات و حوادث معدنی را در ایران تحلیل کنید، به نظرتان مهمترین دلیل آن چیست؟

هنگام بررسی الزامات ایمنی حوادث معمولا به سه نکته توجه می‌شود: ۱) عمل ناایمن ۲) شرایط ناایمن و ۳) محیط ناایمن. هرکدام از این موارد را تحلیل می‌کنم و سپس به سوال شما می‌پردازم. عمل ناایمن جنبه فردی دارد؛ مثلا خواب‌آلودگی کارگر که بیشترین دلیل رخ دادن حوادث در این زمره است. یک دفعه می‌بینید یک راننده دامپتراک در جاده‌های پرپیچ و خم خواب‌آلوده و ماشین به دره سقوط کرده است. نمونه دیگر عمل ناایمن فراموشی است؛ مثلا فرد فراموش کرده شیر کنترل فلان دستگاه را ببندد.

مورد بعدی شرایط ناایمن است؛ این یعنی الزامات ابتدایی ایمنی رعایت نشده است. فرضا در معادن روباز کنار جاده حفاظ خاکی وجود دارد که طبق استاندارد اندازه آن باید نصف چرخ بزرگترین ماشینی باشد که در معدن مشغول است. یا فرض کنید جاده آنقدر نازک درست شده که شرایط را ناایمن کرده است. مثال دیگر می‌توان گفت در یک معدن بسته، داربست‌ها درست زده نشده و وزن تونل‌ها مناسب محاسبه نشده است.

مورد آخر هم محیط ناایمن است که بیشتر به شرایط طبیعی بازمی‌گردد؛ مثلا فرض کنید یک منطقه زلزله‌خیز است یا خاک یک منطقه کلا نرم است و احتمال ریزش آن بالاتر از مناطق دیگر است.

وقتی شما درباره فعالیت در یک معدن صحبت می‌کنید، باید مجموع این شرایط را ببینید. باید بدانید در چه محیطی، در چه شرایطی و با چه عملی مواجهید.

* این برای همه معادن صادق است؟

وقتی از محیط سخن می‌گوییم؛ یعنی هر معدن یک وضعیت دارد؛ طبیعتا احتمال بروز حادثه در معادن بسته خیلی بالاتر است و الزامات ایمنی خیلی باید سختگیرانه‌تر رعایت شود. شخصا معتقدم این الزامات در اینگونه معادن حتی از دستور‌های نظامی باید جدی‌تر گرفته شود، زیرا اولین خطا، آخرین خطاست. شما در چنین معادنی با فضای خلاقانه و تحلیل‌های فردی روبرو نیستید که مثلا یک کارگر بگوید من فلان جا فلان کار را کرده‌ام و اینجا هم امتحان کنیم. در اینجا قانون فیزیک و ریاضی صادق است؛ شما با علم محض روبرو هستید نه علوم انسانی که جا را برای تصمیمات فردی نیرو‌ها باز بگذارید؛ شما باید سختگیرانه‌ترین و جزیی‌ترین قوانین را حتی شده به خشونت رعایت کنید، زیرا جان صد‌ها نیرو که در یک تونل محبوس هستند، در خطر است. اینجا دیگر جای تصمیم فردی نیست.

تونل‌های بسته خود به خود گاز تولید کنند؛ ذخایر معدنی مختلف تولید گاز دارند و رعایت الزام ایمنی شوخی‌بردار نیست. حتی اگر دیده باشید در بعضی فیلم‌های سینمایی برای اینکه همین مورد را نشان بدهند، وقتی یک معدن کشف می‌کنند، یک تکه چوب آتش می‌زنند و می‌اندازند که مثلا گاز را تخلیه کرده باشند. خب البته این روش اشتباه است و فقط می‌خواهم از فضا برایتان مثال بزنم که بدانید وضعیت چگونه است.

الان که این مقدمه را گفتم می‌توانم به سوال شما برمی‌گردم. انفجار معدن یورت در گلستان از مهمترین اتفاقات بود که معتقدم به دلیل شرایط ناایمن بود؛ یعنی تونل‌ها با دقت مستحکم نشده بودند و همین مسئله باعث شد ۴۳ کارگر و مهندس معدن در تونل محبوس شوند و به خاطر عدم ورود هوا و استنشاق گاز‌های سمی جان ببازند. جزییات دقیق آن ماجرا به صورت دقیق منتشر نشد که بتوان تخصصی نظر داد، اما نهایتا گفته شد کارفرما به علت فراهم‌نکردن تجهیزات ایمنی داخل معدن مقصر بوده است.

حادثه دیگر در معدن باب نیروز زرند با ۱۲ جان‌باخته بود که آنهم به خاطر انفجار داخل معدن رخ داد. در آن حادثه تلخ هم الزامات ایمنی رعایت نشده بود و طبق گزارش‌هایی که بعدا داده شد، ظاهرا جمع‌شدن گاز متان و تخلیه‌نشدن آن باعث انفجار بود. یعنی بدیهی‌ترین کاری که در یک معدن باید انجام می‌شد، جدی گرفته نشده بود و همین نکته به جان ۱۲ نفر ختم شد!

معدن طبس یکبار دیگر هم دچار حادثه شد بود و آن زمان ۸ نفر جان باختند. باورنکردنی است که آن ماجرا هم به خاطر عدم تخلیه گاز‌های سمی بوده است. همان زمان گفته می‌شد کارگران آن معدن بار‌ها از وجود گاز‌های سمی ابراز نگرانی کرده بودند که متاسفانه همان گاز‌ها ظاهرا با اکسیژن ترکیب و یک جرقه خیلی کوچک باعث انفجار شد و نهایتا جان ۸ هموطن‌مان گرفته شد. همانطور که می‌بینید اینجا علم محض است و شما به سختگیرانه‌ترین روش باید آن را در معدن جاری کنید به نحوی که کسی حتی جرات نکند آن را فراموش کند و به نوعی قوانین را درونی کرد. یعنی باید به لحاظ قوانی ایمنی فضایی را در یک معدن حاکم کنید که جرات عدم رعایت آن وجود نداشته باشد.

این مواردی که گفتم عمدتا به خاطر انفجار گاز‌های سمی بود، اما مواردی هم می‌توان مثال بزنم که دو عنصر شرایط و محیط تاثیرگذار بوده است؛ مثل ماجرای هجدک کرمان که ریزش خاک باعث شد ۵ نفر در عمق ۶۰۰ متری محبوس شوند و بعد از بیش از ۱۰۰ روز اجساد آنها کشف شود. در آن ماجرا هم خاک منطقه خیلی نرم بود، هم اینکه استحکامات درست تنظیم نشده بودند

مجموع همین مثال‌ها و البته تجربه نشان داده بروز حوادث در معادن روبسته بیشتر به خاطر محبوس شدن در تونل و ریزش و انفجار بوده و در معادن روباز عوامل فردی مثل خواب‌آلودگی راننده بیشتر موثر بوده است.

* برای جلوگیری از حادثه چه باید کرد؟

ابتدای عرایضم به الزامات ایمنی و آچ‌اس‌ای اشاره کردم و معتقدم برای کاهش حوادث راهی جز این وجود ندارد. بازرسی‌ها از معادن باید هفتگی و روزانه شود و نظارت‌ها خیلی دقیق‌تر انجام شود. معمولا برخی کارفرما‌ها برای اینکه زودتر کار را پیش ببرند به یک نظر کمی رشوه می‌دهند که جلوی نظارت‌های الزامی گرفته شود، زیرا آنها با خود می‌گویند یک روز تاخیر و توقف در کار معدن یعنی کاهش اعداد صورت وضعیت؛ و این یعنی ضرر! به عبارت دیگر این کارفرما با خودش می‌گوید چند میلیون رشوه می‌دهم و نمی‌گذارم کار متوقف شود؛ در حالی که چنین دیدگاهی بچگانه‌ترین و غیرتخصصی‌ترین نگاه ممکن است، زیرا در صورت بروز حادثه هم باید خسارت به کارگران حادثه‌دیده را پرداخت کند، هم معمولا معدن مدت‌ها بسته می‌ماند تا تحقیقات انجام شود بنابراین شخصا توصیه می‌کنم هیچ کارفرما و مدیری چنین ریسک بچگانه‌ای نکند و اتفاقا باید خوشحال باشد که به جای حضور یک نیروی رشوه‌بگیر ویترینی، سختگیرترین فرد را برای آن مسئولیت انتخاب کنند.

ما باید بیاموزیم بخش پیشگیری اهمیت بسیار بالایی دارد و آن را جدی بگیریم، اما متاسفانه عمدتا روال اینگونه است که منتظریم یک حادثه رخ دهد و بعد از آن ده‌ها کارگروه تشکیل می‌دهیم که ماجرا را بررسی کنند. در همین حادثه معدن طبس به شما قول می‌دهم طی دو روز آینده دست‌کم ده کارگروه مختلف تشکیل شوند؛ مثل کارگروه وزارت کشور،کار گروه مجلس، استانداری خراسان، دادستانی کل، وزارت کار، ریاست جمهوری، تشکل کارگری، قوه قضاییه منطقه و تحقیقات وکلای جان باختگان. اما بعد از اینکه اخبار فروکش کرد، کسی یادش نمی‌آید که چه شد و چرا حادثه مشابه در یک معدن دیگر رخ داد و چرا پیشگیری نشد؟ امیدوارم وزارت کار و وزارت صمت و قوه قضاییه این‌بار یک عزم جدی داشته باشند و اجرای دستورالعمل‌هایی ایمنی در سایر معادن و کارگاه‌های این‌چنینی که احتمال خطر خیلی بالاست را به سختگیرانه‌ترین شکل ممکن پیگیری کنند، در غیر اینصورت امروز در طبس این واقعه رخ داده، مدتی دیگر باید در مکانی دیگر منتظر بروز حادثه باشیم.

آخرین اخبار «حوادث خراسان جنوبی» را در صفحه حوادث خراسان جنوبی و حوادث بیرجند حادثه 24 بخوانید.

صفحه اینستاگرام حادثه 24 را در اینجا دنبال کنید.

 

در همین رابطه