حادثه 24 با آغاز ریاست جمهوری احمدی نژاد در سال ۸۴ تغییراتی در وزارت خارجه رخ داد که در یکی از مهمترین آنها، عباس عراقچی و سایر اعضای هیات دیپلماتیک مذاکره کننده ایران، تصفیه و پاکسازی شدند. شرح این ماجرا را در خبرآنلاین بخوانید.
رسول سلیمی: آنگونه که عباس عراقچی در کتاب خاطرات دوره مسئولیتش در ژاپن که با نام «ایران تایشی» (انتشارات روزنامه اطلاعات) روایت می کند، قبل از اعزام به ژاپن طی دوسال از آذر ۱۳۸۴ تا دی ماه ۱۳۸۶ معاون امور حقوقی بین المللی وزارت امور خارجه و عضو گروه مذاکره کننده هسته ای به ریاست علی لاریجانی بوده و از مرداد ۱۳۸۴ بر کرسی دبیر شورای عالی امنیت ملی و مذاکره کننده ارشد هسته ای نشسته بود و دوران سختی را نیز می گذارند. در شرایط تغییر و روی کارآمدن محمود احمدی نژاد، تصوری در داخل کشور شکل گرفته بود که تیم قبلی مذاکره کننده به اندازه کافی تهاجمی برخورد نکرده و نتوانسته امتیازات لازم را برای ایران دریافت کند.
رسانه های آن زمان جمله ای را از علی لاریجانی نقل کردند که بلافاصله تیتر روزنامه ها شد و ویدئوی مصاحبه او نیز در صداوسیما به طور مستمر پخش شد. لاریجانی گفته بود «مروارید را دادند و آب نبات گرفتند!»
از این رو تیم مذاکره کننده در صدد جبران بودند و در نتیجه تعلیق های اختیاری ایران شکسته شد و غنی سازی از سر گرفته شد. اروپایی ها هم در پاسخ به این عمل ایران به شورای امنیت رفتند و ایران را با قطعنامه ها محکوم کردند.
عباس عراقچی می گوید «دکتر لاریجانی خیلی زود به این نتیجه رسید که باید بحران را کنترل کرد لذا به دنبال رسیدن به فرمولی برای توافق بود با آقای خاویر سولانا که آن زمان مذاکره کننده از طرف اروپایی ها بود پیشرفت هایی صورت گرفته بود ولی آقای احمدی نژاد که متوجه شد جلوی کار را گرفت.»
این دیپلمات برجسته کشورمان در ادامه از عامل مهمی سخن می گوید که روند مذاکرات را تحت تاثیر اختلافات داخلی بین احمدی نژاد و لاریجانی بر سر اهداف مذاکره قرار داده و باعث شده تا او هم تحت فشار قرار گیرد.
دستور تصفیه از کجا آمد؟
«یکسال که گذشت اختلاف نظر بین آقای لاریجانی و آقای احمدی نژاد بر سر مذاکرات هسته ای پیدا شد و بعد از دو سال بالا گرفت شرح این اختلافات و علل و چگونگی تفاوت دیدگاه های آنها نیز جزو همان مثنوی است که اینجا جای آن نیست فقط بگویم که فشار این اختلافات عمدتاً به من که در حقیقت به عنوان نماینده دولت در تیم لاریجانی حضور داشتم و باید خواسته های رئیس جمهور را در مذاکرات دنبال میکردم وارد می شد.»
ماجرا به اینجا ختم نمی شود و فشارها به عراقچی منجر به گلایه به منوچهر متکی که آن روزها وزیر خارجه بود کشیده می شود:
«یک بار خاطرم هست که در پاسخ به ایرادات آقای متکی نسبت به برخی وجوه مذاکرات و خرده گیری نسبت به من به ایشان گفتم: «آقای وزیر من بین اختلافات این دو بزرگوار (لاریجانی و احمدی نژاد) دارم له میشوم خواهش میکنم فکری بکنید!» صادقانه گفت: حق داری!»
این اختلافات در نهایت به استعفای علی لاریجانی از دبیری شورای عالی امنیت ملی کشید. حالا نیاز به چهره ای تندرو بود تا بتواند اهداف احمدی نژاد را در مذاکرات دنبال کند. با استعفای لاریجانی در اواخر مهر ماه ۱۳۸۶، سعید جلیلی به جای او نشست. کناره گیری لاریجانی پایان داستان نبود و احمدی نژاد نظرش تغییر همه اعضای گروه مذاکره کننده و کنار گذاردن آنها بود تا با همکاری جلیلی، تصفیه ای اساسی در تیم مذاکره کننده ایجاد کند.
مخمصه عراقچی در اختلاف احمدی نژاد و لاریجانی
اما در این میان عراقچی از مشی و رویکرد بی طرفانه خودش برای حفظ منافع ملی و عدم ورود به بازی های سیاسی داخلی می گوید و می نویسد «من به عنوان دیپلمات تربیت شده بودم که در سیاست داخلی ورود نداشته باشم و فقط منافع ملی و مصالح جمهوری اسلامی را در نظر بگیرم و بنا به این اصل، در تمام دوره کاری خود در وزارت امور خارجه پایبند بوده ام؛ اما رئیس جمهور نظر دیگری داشت لذا باید کنار می رفتم نه فقط از گروه مذاکراتی که ایضاً از سمت معاونت بین الملل وزارت امور خارجه»
اما دستور تصفیه عراقچی از کجا آمد؟ او روایت می کند که «احمدی نژاد صراحتاً به آقای متکی گفته بود: «عراقچی را کنار بگذار!» به عبارت دیگر با استعفای لاریجانی «بقیه اعضای تیم هم باید می رفتند!»
در چنین شرایطی مهرماه ۱۳۸۶ بود که منوچهر متکی فورا عراقچی را احضار می کند و به او پیشنهاد می کند به عنوان سفیر ایران به توکیو برود. عراقچی در شرح احساس خود بعد از حذف از هیات هسته ای و اعزام به ژاپن می نویسد «از اتاق ایشان که بیرون آمدم، احساس خوبی نداشتم مثل بازیکنی که وسط بازی مربی او را بی دلیل یا به اشتباه از زمین بیرون می کشد. از آقای متکی به خاطر اینکه به جای عزل کردن، رئیس جمهور را راضی کرده بود مرا به مأموریتی که مناسب و مطلوب می دانست بفرستد، قدردان بودم و می دانستم نیت خیر دارد؛ اما نسبت به ژاپن در آن لحظات احساس خوبی نداشتم. در طول حضورم در سمت معاونت بین الملل، سه بار به ژاپن رفته و اتفاقاً دیدارهای خوبی هم کرده بودم اما به خاطر سابقه قبلی سفارت در اروپا تصورم این بود که در قاره سبز موفق تر خواهم بود. بعداً فهمیدم که اشتباه می کردم و ژاپن به یکی از بهترین تجربیات زندگی کاری و حرفه ای ام تبدیل شد.»
آخرین اخبار «حقوقی و قضایی» را در صفحه حقوقی و قضایی حادثه 24 بخوانید.