چند روز پیش خانواده دختری بهنام بهاره راهی دادسرای امور جنایی تهران شدند و خبر از ناپدید شدن او دادند. آنها میگفتند که بهاره آخرین بار برای دیدن دوستش از خانه خارج شد و دیگر بازنگشت و در این مدت موبایلش هم خاموش است. پدره بهاره مردی پولدار بود و این احتمال وجود داشت که دختر او قربانی اخاذان شده باشد. با این احتمال، گروهی از کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران با دستور قاضی دادسرای امور جنایی جست و جوی خود را برای یافتن ردی از این دختر شروع کردند. در بررسیها معلوم شد که بهاره مدتی قبل با پسری به نام فرشاد در اینستاگرام آشنا شده و احتمال میرفت که او از دختر گمشده باخبر باشد. با این سرنخ، مأموران فرشاد را شناسایی کردند و پی بردند که او حدود یکماه قبل خانهای ویلایی در اطراف تهران اجاره کرده و به تنهایی زندگی میکند.
نجات از شکنجهگاه
اقدامات اطلاعاتی کارآگاهان حکایت از این داشت که فرشاد دختر گمشده را گروگان گرفته و در این خانه زندانی کرده است. کارآگاهان هفته گذشته با مجوز قضایی وارد خانه ویلایی شدند اما فرشاد به محض دیدن پلیس به وحشت افتاد و مدعی شد که از بهاره خبری ندارد. با این حال مأموران در جستوجوی داخل خانه با اتاقی روبهرو شدند که در آن قفل بود. آنها پس از شکستن در، بهاره را که در این اتاق زندانی بود نجات دادند و فرشاد دستگیر شد. هنوز مشخص نبود که ماجرا از چه قرار است تا اینکه دختر جوان در تحقیقات گفت: مدتی قبل در اینستاگرام با فرشاد آشنا شدم. او فریبم داد و میگفت وضع مالیاش خیلی خوب است و بهزودی به خواستگاریام میآید تا اینکه روز حادثه با من قرار گذاشت و به بهانه اینکه میخواهد مرا به خانوادهاش معرفی کند، به این خانه آورد و در اتاقی زندانی کرد. او مرا مورد آزار و اذیت قرار داد و با تهیه فیلم سیاه تهدیدم میکرد که اگر تن به خواستههایش ندهم فیلم را در اینستاگرام منتشر میکند و آبرویم را میبرد.
سرقت طلایی
در ادامه مأموران به تحقیق از متهم 25ساله پرداختند و او اعتراف کرد که بهخاطر اخاذی و رسیدن به پول نقشه دوستی با بهاره را کشیده است. وی گفت: مدتی قبل با دختر جوان از طریق فضای مجازی آشنا شدم. عکسهایی که او منتشر کرده بود نشان میداد که وضع مالی خوبی دارند. به همین دلیل تصمیم گرفتم از او اخاذی کنم. وی ادامه داد: چندبار با او قرار ملاقات گذاشتم تا اینکه در یکی از دیدارهایمان، بهاره را به مقابل مزونی بردم و از او خواستم برود و برای خودش مانتویی انتخاب کند. کیفش داخل ماشین بود و با این ترفند کلید خانهشان را سرقت کردم. چند روز بعد وقتی بهاره گفت که همراه خانوادهاش قصد سفر دارد، منتظر ماندم و وقتی در خانه نبودند به آنجا رفتند و حدود یک و نیم کیلو طلا دزدیدم. طلاهای سرقتی را فروختم و با بخشی از آن خانهای در اطراف تهران اجاره کردم و یک ماشین گرانقیمت هم خریدم. نقشه بعدیام این بود که بهاره را گروگان بگیرم تا بتوانم بیشتر اخاذی کنم اما گیر افتادم. این متهم پس از اقرار به جرم خود در اختیار مأموران اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت و تحقیقات از او ادامه دارد.
حادثه مشابه
این حادثه در حالی رخ داده که کمتر از یک هفته قبل نیز خبری از گرفتار شدن دختری 15ساله در دام 2باجگیر منتشر کردیم. دختر نوجوان نیز همانند بهاره عکسهایی از زندگی مرفه خود و خانوادهاش را در فضای مجازی منتشر کرده بود و همین باعث شد که 2پسر جوان برای اخاذی از او نقشه شومی بکشند. آنها حتی خودروی گرانقیمتی کرایه کردند و یکی از متهمان در نقش تاجری پولدار با دختر 15ساله دوست شد و در نهایت وی را به باغی کشاند و با تهیه فیلم سیاه از او شروع به اخاذی از وی کرد.
در کنار این حوادث قرار دهید اتفاقات هولناک دیگری را که بهدنبال دوستیهای مجازی برای دختران رخ داده است. حادثهای مانند خودکشی ناکام دختر نوجوان مشهدی که پس از دوستی مجازی با پسری به تصور آشنایی با خانواده وی راهی خانه وی شده اما از سوی پسر جوان و دوستان او مورد آزار و اذیت قرار گرفته بود. یا قتل دختری جوان که قرار بود برای ادامه تحصیل راهی اروپا شود اما وقتی سر قرار با دوست تلگرامیاش رفته و متوجه نیت شوم او شده، در برابر او مقاومت کرده و در نهایت توسط او به قتل رسیده بود. همه این حوادث نشان میدهد که بسیاری از دوستیهای اینترنتی در حقیقت دامی برای دختران جوان است که ممکن است آنها را به سرنوشتی شوم دچار کند.