این حادثه هولناک روز 29 مهرماه امسال در خانه ای در منطقه نازی آباد اتفاق افتاد. ماجرا از این قرار بود که مردی 58 ساله در جریان درگیری با پسر 39 ساله اش روی او بنزین ریخته و با روشن کردن فندک او را آتش زده بود. هرچند این مرد لحظه ای پس از این اقدام پشیمان شده و تلاش کرده بود آتش را خاموش کند اما مرد جوان از ناحیه صورت، کمر و دست ها دچار سوختگی شدیدی شده بود.
دقایقی از این حادثه می گذشت که ماجرا به کلانتری نازی آباد گزارش شد و تحقیقات پلیسی در این باره کلید خورد. پسر جوان دچار سوختگی شدیدی شده بود و روی تخت بیمارستان با مرگ دست و پنجه نرم می کرد. هر چند پزشکان بیمارستان تلاش زیادی برای نجات او انجام دادند اما او سرانجام تسلیم مرگ شد. از آن زمان بود که پای ماموران پلیس آگاهی به میان کشیده و تحقیقات برای دستگیری پدر آتش افروز آغاز شد. شواهد نشان می داد این مرد پس از مرگ پسرش به مکان نامعلومی گریخته و هیچ کس از او اطلاعی ندارد با این وجود ادامه تحقیقات نشان داد متهم در خانه ای واقع در خیابان شهید رجایی مخفی شده است. در این شرایط ماموران نیمه شب یکشنبه در عملیاتی غافلگیرکننده او را دستگیر و به لیس آگاهی منتقل کردند.
در دادسرا
متهم که شواهد نشان می دهد به مواد مخدر شیشه اعتیاد دارد صبح دیروز به شعبه سوم بازپرسی دادسرای امور جنایی منتقل و از سوی قاضی سید سجاد منافی آذر تحت بازجویی قرار گرفت. او با اعتراف به قتل پسرش گفت: او 18 سال قبل ازدواج کرده و پسر بزرگی هم داشت اما چند سال قبل از همسرش جدا شد و به خانه ما برگشت. از همان زمان بود که اختلافات ما هم شروع شد. چند مرتبه پادرمیانی کردم تا آنها دوباره با هم زندگی کنند اما فایده ای نداشت. آخرین بار که به او گفتم سر خانه و زندگی ات برگرد، گفت خانه ندارم. من هم مادر سالخورده ام را از خانه اش به خانه سالمندان بردم تا پسرم در خانه مادرم زندگی کند. اما پسرم در آنجا زندگی نکرد و بعد فهمیدم می خواسته آنجا را بفروشد.
وی در ادامه گفت:پسرم اغلب بیکار بود. یک بار برایش یک ماشین خریدم و راننده شد. او در یک هتل کار می کرد و بعد از مدتی هم راننده بنز تشریفات هتل شده بود و ماهی 15 میلیون تومان درآمد داشت. اما دو سال بیشتر در آنجا دوام نیاورد و کارش را رها کرد. در این مدت هم در خانه ما زندگی می کرد. او مدام به من فحاشی می کرد و چند مرتبه هم من را کتک زده بود. حتی یک مرتبه من را به یک کمپ ترک اعتیاد برد و در آنجا حسابی کتکم زدند. بعد از آن هر وقت که با هم بگومگو می کردیم می گفت دوباره می برمت کمپ و من را تهدید می کرد.
درگیری آتشین
متهم درباره روز حادثه گفت: آن روز او پشت در اتاق خوب من جا انداخته و خوابیده بود. گفتم اینجا نخواب. من می خواهم رفت و آمد کنم تو سر راهی. اما او به من فحاشی کرد و گفت اگر زیاد حرف بزنی می برمت کمپ. من هم خیلی عصبانی شدم. از خانه مان که در طبقه پنجم است به پارکینگ رفتم و از موتورسیکلتم مقداری بنزین کشیدم و آمدم بالا. مقداری بنزین روی او ریختم اما او لباسش را در آورد و با آن به طرفم آمد. من را روی زمین خواباند و لباسش را دور گلویم پیچید. من اما او را هل دادم و افتاد. در همان حالت فندک را روشن کردم که ناگهان او آتش گرفت. با همسرم تلاش کردیم تا آتش را خاموش کنیم. بعد هم از اورژانس کمک خواستیم و پسرم را به بیمارستان رساندیم. در آنجا 8 میلیون تومان هم برای درمانش خرج کردم و بعد از چند روز گفتند مشکلی ندارد و حتی 2 روز قبل هم گفتند که حالش بهتر شده و به زودی مرخص می شود اما نمی دانم چرا ناگهان او فوت شد. باور کنید من نمی خواستم باعث مرگ پسرم شوم. می خواستم پسرم را بترسانم تا انقدر من را اذیت نکند و به زندگی اش سر و سامان دهد اما ناخواسته آتش گرفت. حتی اول می خواستم خودم را آتش بزنم اما ناخواسته پسرم آتش گرفت و حالا از کاری که کرده ام پشیمانم.
بر اساس این گزارش متهم در بازداشت به سر می برد و تحقیقات در این باره همچنان ادامه دارد.