به گزارش حادثه 24، هفتاد و سه روز پس از قتل میترا استاد، همسردوم محمدعلی نجفی شهردار اسبق پایتخت، برادر او، مسعود استاد، روز گذشته قدم در محل جنایت گذاشت تا وسایل خواهرش را جمع کند و به خانه خودش ببرد. در این مدت او دل و جرات این را نداشت که پا در محل قتل خواهرش بگذارد اما در نهایت دیروز تصمیماش را گرفت و راهی آنجا شد. او می گوید: «به هر جا که نگاه میکردم، خواهرم را میدیدم و وقتی مقابل حمام قرار گرفتم، اشکم سرازیر شد.» مسعود استاد پیش از ترک محل جنایت از ماندن بر سر دو راهی بخشش یا قصاص شوهرخواهرش گفت.
قطعا تصمیم گیری در این شرایط برایتان خیلی سخت است، اما خیلیها منتظر نظر قطعی شما در این پرونده جنجالی هستند؟
واقعا از ته دلم می گویم که امیدوارم هیچ کس حتی دشمنم در این شرایط قرار نگیرد. من همین حالا(هنگام گفتوگو) مقابل جایی ایستادهام که خواهرم آخرین نفسهایش را کشید. چطور میتوانم در این وضعیت تصمیم بگیرم؟ قلبم درد گرفته. وقتی وسایل خواهرم را جمع میکردم، اشک میریختم. داخل یخچال و فریزر خانه، پر از غذاهایی که است پخته و فریز کرده بود. او حق زندگی داشت. حقی که از او گرفته شد.
در این مدت به محل جنایت نرفته بودید؟
تا دم ورودی آپارتمان آمده بودم اما نتوانستم وارد شوم. از سوی دیگر باید وسایل خواهرم را جمع می کردم و به خانه خود می بردم. امروز (جمعه 18 مرداد) از صبح به اینجا آمدم و نمیدانید چه حالی دارم. میترا فقط خواهرم نبود او دوستم بود. سنگ صبورم بود. غمخوارم بود.
بهرحال شما و خانوادهتان باید درباره سرنوشت پرونده نیز تصمیم بگیرید.
اگر بخواهیم رضایت بدهیم فقط و فقط و فقط به خاطر رضای خدا و شادی روح خواهرم است. هر چند حرفهایی میشنوم که خیلی اذیتم میکند. در فضای مجازی موضوع 8 میلیارد یا 17 میلیارد تومان پول مطرح و ادعا شده که ما با گرفتن این مبلغ رضایت دادهایم. هرکس هر رقمی که دلش میخواهد در فضای مجازی مطرح میکند. اما همه اینها شایعهای بیش نیست. نه خانواده و وکلای نجفی بحث پول را مطرح کردهاند و نه ما اگر یک زمان رضایت بدهیم پولی دریافت خواهیم کرد. راستش را بخواهید ماندهایم بر سر یک دوراهی. اگر نجفی را ببخشیم و رضایت بدهیم مردم می گویند پول کلان گرفت و رضایت داد، اگر اصرار بر قصاصش کنیم میگویند اولیای دم به خاطر مسائل سیاسی قصاصش کردند و به هدفشان رسیدند. درصورتیکه نمیدانند این حرفها چقدر شرایط ما را بدتر میکند. ای کاش فقط لحظهای خودشان را جای ما می گذاشتند. من در این لحظه درست روبهروی حمامی نشستهام که وقتی پسر خواهرم مهیار از مدرسه برگشت جسد مادرش را در آنجا دید. چه کسی میداند که او چه حالی شده است؟ او دیگر مهیار سابق نیست و هربار که چهره مظلومش را می بینم بیشتر عذاب می کشم. خیلی سخت است خیلی.
وکلای نجفی همچنان برای رضایت اقدام می کنند؟
تقریبا هر روز زنگ می زنند یا حضوری مراجعه میکنند. هم وکلایش و هم خانواده نجفی. حتی برخی از مسئولان و افراد سیاسی هم پیش من آمدند. حرفشان هم این است که نجفی را ببخشیم اما هنوز تصمیم قطعی نگرفتهایم. این چند روز هم خیلی از روزنامهها، رسانه ها و حتی شبکه های خارجی برای مصاحبه با من تماس گرفته اند اما اصلا موبایلم را پاسخ ندادم.
ممکن است در نهایت شرطی از سوی شما و خانوادهتان برای گذشت مطرح شود؟
قبلا هم از من سئوال شده بود که مثلا در ازای ساخت خیریه، بیمارستان یا ... ممکن است گذشت کنیم. جواب من این است که از مردی که روی همسرش اسلحه میکشد آن هم در خانه خودش، مردی که باید تکیه گاه همسرش میبود اما اینطور جانش را گرفت چه انتظاری میتوان داشت. اصلا دلم نمی خواهد که با دستان این مرد خیریه یا هر چیز دیگری ساخته شود.
این را تاکید میکنم که اگر ببخشیم آنقدر ایمان داریم که قاتل خواهرم تقاص این کارش را پس می دهد و خدایی که ما را آفریده مجازات سختی برایش در نظر میگیرد. من قلبا به این موضوع اعتقاد شدیدی دارم که انتقامی که خدا می گیرد با انتقامی که ما می گیریم متفاوت است. انتقام خدا به مراتب سختتر است. ما اگر ببخشیم فقط به خاطر رضای خدا خواهد بود. در این مدت چندین بار خواب خواهرم را دیدم. هم من و هم مادرم و هم مهیار. بیشتر وقتها او را میدیدم که خوشحال است و همه ما ایمان داریم که جایش خوب است. همانطور که گفتم اگر هم تصمیم به بخشش بگیریم یک بخشی از تصمیمان به خاطر شادی روح خواهرم است.
نظر پدر و مادرتان چیست؟
آنها اصرار به قصاص دارند اما همه چیز را به من سپردهاند و تصمیم گیرنده نهایی من هستم.