اواخر تیر سال ۹۲ با ناپدید شدن یک مرد ۴۴ ساله به نام منصور که مهندس شیمی و مقیم کشور آلمان بود و برای تاسیس یک شرکت به ایران رفت و آمد داشت، ماموران کلانتری سید خندان وارد عمل شدند.
همسر این مرد به نام محبوبه به پلیس گفت: من، همسر و دختر و پسرم در آلمان زندگی میکنیم، اما مدتی است برای زندگی به ایران آمده ایم. همسرم به تازگی یک زن جوان به نام فتانه را به عقد موقت خودش در آورده، حالا دو روز است از همسرم بی خبرم. با شکایت این زن فتانه بازداشت شد. در حالی که این زن خودش را بی اطلاع از سرنوشت شوهر صیغهای اش نشان میداد، پلیس جنازه ناشناس یک مرد را که صورتش سوخته بود در حاشیه تهران پیدا کرد. نشانیهای جنازه سوخته با منصور مطابقت داشت.
فتانه در دادگاه گفت:آخرین باربه خاطر تلفنهای مشکوک منصور با او درگیر شدم. همان موقع با برادرم تماس گرفتم تا برای حل اختلافات به خانه مان بیاید. برای این که منصور با برادرم درگیر نشود دستهای او را بایک پارچه بستم. فرهاد با منصور صحبت کرد تا او آرام شود. منصور با دستهای بسته به اتاق خواب رفت و من و برادرم در پذیرایی خوابیدیم.
نزدیک صبح بود که به اتاق خواب رفتم و متوجه شدم منصور خودش را از پنجره به حیاط خانه پرت کرده است. من و فرهاد پایین رفتیم و جنازه را به طبقه سوم آوردیم. وی ادامه داد: نیمه شب بود که با شوهر سابقم تماس گرفتم و از او برای حمل جنازه کمک خواستم. جنازه را با همدستی آنها در صندوق عقب ماشین گذاشتیم و به حاشیه شهر بردیم. من خودم روی صورت جنازه بنزین ریختم و آن را آتش زدم تا پلیس نتواند جنازه را شناسایی کند. در پایان جلسه قضات پرونده را برای بررسی دوباره و تحقیقات تکمیلی به دادسرا برگرداندند.
با تکمیل تحقیقات، دیروز پرونده در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران تحت رسیدگی دوباره قرار گرفت و قضات دادگاه پرونده را لوث تشخیص دادند و حکم به برگزاری مراسم قسامه دادند.
دیروز اولیای دم از دادگاه مهلت گرفتند تا ۵۰ نفر از بستگان نسبی خود را برای ادای سوگند به دادگاه معرفی کنند. قرار است آنان سوگند بخورند که فتانه و برادرش قاتل هستند تا برای آنها قصاص صادر شود.