گروگانگیران طلافروش تهرانی را ربودند و ٣ روز شکنجهاش دادند تا بتوانند 750هزار دلار از خانوادهاش اخاذی کنند اما وقتی ماموران پلیس به یک زن و 2مرد در این پرونده مظنون شدند و آنها را دستگیر کردند، گروگان میلیاردی به طرز عجیبی آزاد شد.
ساعت ٢١:٣٠ یکی از روزهای هفته گذشته مرد طلافروشی مغازهاش حوالی قیطریه را تعطیل کرد و با آژانس به سمت خانهاش در فرمانیه حرکت کرد. او پس از رسیدن به مقابل خانه از ماشین پیاده شد اما هنوز در را باز نکرده بود که مردی از پشت سر صدایش کرد. او برگهای را به مرد طلافروش نشان داد و گفت:« حکم جلبت به دلیل تخلفات مالی صادر شده و باید همراه ما به اداره بیایی». مرد طلافروش که شوکه شده بود همراه مرد ناشناس که لباس پلیس به تن داشت به سمت خودروی پژو ٤٠٥ یشمی که چند قدم آنطرفتر توقف کرده بود حرکت کرد اما وقتی متوجه شد که ماشین پلاک ندارد به مرد ناشناس و همدستانش که داخل ماشین بودند مشکوک شد و کارت شناسایی خواست. آدمربایان اما به زور وی را سوار خودرو کردند و به راه افتادند.
درخواست میلیاردی
چند ساعت از این ماجرا گذشته بود که آدمربایان با خانواده مرد طلافروش تماس گرفتند و برای آزادی او درخواست 750هزار دلار کردند. آنها تهدید کردند که اگر به خواستهشان نرسند، گروگانشان را به قتل میرساندند و همین تماس کافی بود که خانواده مرد گروگان با پلیس تماس گرفته و از آنها کمک بگیرند. به این ترتیب تیمی از کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران وارد ماجرا شدند و تحقیقات تخصصی برای آزادی گروگان شروع شد. ماموران در بررسیهای انجام شده ظرف 3روز بیش از ٥٠ مظنون را که احتمال میرفت از این ماجرا باخبر باشند شناسایی و آنها را احضار کردند. ٣ نفر از مظنونان یک زن و دو مرد هستند که 3روز بعداز ماجرا بازداشت شدند اما در تحقیقات مدعی شدند که بیگناهند که از ماجرا خبر ندارند. با این حال شواهد به دست آمده نشان میداد که احتمالا این افراد از ماجرا خبر دارند و تحقیق از آنها ادامه داشت تا اینکه چند ساعت بعد از دستگیری آنها اتفاق عجیبی رخ داد و مرد طلافروش در نیمههای شب توسط آدمربایان آزاد شد. آن شب رانندگان خودروهای عبوری هنگام گذر از خیابانی در اسلامشهر چشمشان به مردی افتاد که با دست، پا، دهان و چشمان بسته رها شده بود و به کمک وی رفتند و دست و پایش را باز کردند اما او بیحال بود و نای صحبت کردن نداشت. این مرد کسی نبود جز طلافروش ربوده شده که پس از آزادی راهی اداره آگاهی شد و به بیان جزئیات حادثه پرداخت.
ما بیگناهیم
مرد طلافروش گفت: آدمربایان 3 مرد بودند که یکی از آنها لباس پلیس به تن داشت. آنها با تزریق آمپول مرا بیهوش کردند و وقتی بهوش آمدم دست و پا و چشمانم بسته بود. در جایی بودم که احساس میکنم خانه بود. فریاد زدم که ببینم کجا هستم اما گروگانگیران با مشت و لگد به جانم افتادند و گفتند هدفشان پول است. میگفتند اگر خانوادهام پول را پرداخت کنند رهایم میکنند.آنها ظرف ٣ روز، چهار بار به خانواده من زنگ زدند و شنیدم که قصد داشتند بعد از گرفتن دلارها از ایران فرار کنند.
وی ادامه داد: آنها در مدت ٣ روز نه یک لقمه غذا و نه یک لیون آب به من دادند و مدام شکنجه ام میکردند. روز آخر از شدت گرسنگی و تشنگی نای حرف زدن نداشتم تا اینکه مرا با همان چشم و دهان و دست بسته سوار ماشین و در یکی از خیابانها رهایم کردند.
پس از تحقیق از گروگان ، بازجویی از ٣ مظنون بازداشت شده شروع شد اما آنها منکر نقش داشتن در این آدم ربایی شدند. این افراد در حالی ادعای بی گناهی دارند که همه مدارک علیه شان است و این فرضیه مطرح است که زن جوان در نقش مشتری وارد مغازه مرد طلافروش شده تا ساعت رفت و آمد او را به دست آورد و با اطلاعاتی که وی به همدستانش داده، آنها نقشه گروگانگیری را اجرا کردهاند. اما وقتی 3نفر از آنها توسط پلیس دستگیر شدند، بقیه متهمان گروگانشان را رها کردند. از سوی دیگر مرد طلافروش در مواجهه حضوری با 2مرد دستگیر شده میگوید که هیچکدام از آنها هنگام ربودن او حضور نداشتند و در این شرایط تحقیقات در این پرونده برای کشف حقایق ماجرا ادامه دارد.