معمای مرموز ارثیه 500میلیونی و ناپدید شدن زن جوان

زن 27ساله پس از آن که 500میلیون تومان ارثیه پدری‌اش به حسابش منتقل شد به طرز مرموزی ناپدید شد و معمای ناپدید شدن او زمانی پیچیده شد که پلیس پسر جوانی را که از حساب این زن پول برداشت کرده بود، بازداشت کرد.
تاریخ: 26 خرداد 1398
شناسه: 13394

زن 27ساله پس از آن که 500میلیون تومان ارثیه پدری‌اش به حسابش منتقل شد به طرز مرموزی ناپدید شد و معمای ناپدید شدن او زمانی پیچیده شد که پلیس پسر جوانی را که از حساب این زن پول برداشت کرده بود،  بازداشت کرد.

حدود یک‌ماه پیش مردی به شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران رفت و خبر از ناپدید شدن همسر 27ساله‌اش داد. وی گفت: همسرم چند روزی می‌شود که ناپدید شده است و حتی موبایلش نیز خاموش است. ما اختلافی با هم نداشتیم و در این مدت به هر جا که تصور می‌کردم رفته باشد سر زدم اما اثری از او به‌دست نیاوردم. همسرم به تازگی 500میلیون تومان از پدرش ارث برده که پول آن را به حسابش واریز کرده بود و من حدس می‌زنم ناپدید شدن او به پولی که به حسابش منتقل شده ارتباط داشته باشد.

به‌دنبال اظهارات این مرد جوان،  گروهی از مأموران اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران با دستور قاضی احسان زمانی،  بازپرس پرونده وارد عمل شدند تا ردی از زن جوان به‌دست آورند. در ادامه تحقیقات مشخص شد که همزمان با ناپدید شدن این زن مدام از حسابش پول برداشت می‌شود. آن‌طور که مشخص بود پول‌ها یا از دستگاه‌های خودپرداز در شهرهای شمالی کشور برداشت شده و یا در طلافروشی‌ها صرف خرید سکه شده است. همین کافی بود تا مأموران راهی طلافروشی‌های مورد نظر شوند که در آنجا تصاویر پسری جوان که با کارت عابربانک زن گمشده به طلافروشی رفته و اقدام به خرید سکه کرده بود به‌دست آمد. در ادامه مأموران راهی بانک‌ شدند و تصویر فردی که با کارت عابربانک زن جوان، پول برداشت کرده بود را به‌دست آوردند. بررسی‌ها نشان می‌داد که این فرد همان جوانی بوده که در طلافروشی اقدام به خرید سکه کرده بود. همین کافی بود تا این جوان تحت تعقیب قرار بگیرد و طولی نکشید که ردپای او در شهرستان نور در شمال کشور به‌دست آمد. این پسر جوان پس از دستگیری در تحقیقات گفت: 6‌ماه پیش در اینستاگرام با زن جوان آشنا شدم. او می‌گفت با همسرش به‌شدت اختلاف دارد و می‌خواهد به‌زودی درخواست طلاق بدهد. می‌گفت به همسرش علاقه‌ای ندارد و با اجبار پای سفره عقد نشسته است. او هرروز با من چت می‌کرد و از مشکلاتش با شوهرش می‌گفت. حتی برایم تعریف کرد که به تازگی 500میلیون تومان ارثیه به او رسیده است که قصد سرمایه‌گذاری دارد.

می‌گفت که با این سرمایه‌گذاری می‌خواهد به خارج از کشور برود و من نیز به او پیشنهاد کردم که به شمال کشور بیاید و زمین بخرد. به او گفتم بهترین جا برای سرمایه‌گذاری شمال کشور است و خیلی زود پولش 2 برابر می‌شود. این شد که وی راهی شمال شد و من ویلایی در چالوس برایش اجاره کردم. چند روزی شمال بود و با هم سراغ ملک‌های مختلف می‌رفتیم که اگر پسندید آن را بخرد اما کمی بعد گفت منصرف شده است و می‌خواهد به تهران برود. با وجود این اصرار داشتم هرطور شده زمین بخرد اما او مدعی شد که با زنی آشنا شده و می‌خواهد با او همخانه شود. آخرین روز زن جوانی با خودروی پرایدی به‌دنبال او آمد و وی را با خودش برد. پس از آن من دیگر زن جوان را ندیدم و حتی به او زنگ هم نزدم.

ادعای پسر جوان در حالی مطرح می‌شد که تصاویر به‌دست آمده از وی هنگام خرید سکه از طلافروشی و برداشت پول از حساب زن گمشده مقابلش گذاشته شد. وی پس از دیدن این تصاویر چنین گفت: من با درخواست زن جوان از حسابش پول برداشت کردم. وقتی به طلافروشی یا مقابل دستگاه خودپرداز رفتم زن جوان داخل ماشینم نشسته بود و من به جای او پول برداشت کردم و سکه خریدم و همه را به وی دادم.

از آنجا که ادعای پسر جوان مشکوک بود،  قاضی جنایی دستور بازداشت وی را صادر کرد و تحقیقات برای کشف معمای ناپدید شدن زن جوان ادامه دارد.

 

کلمات کلیدی :
در همین رابطه