اولین فردی که از قتل میترا استاد باخبر شد دختر محمدعلی نجفی بود. پدرش ساعتی پس از جنایت نامهای برای او نوشته و از جزئیات اختلافاتش با همسر دومش پرده برداشته بود. او در این نامه 6صفحهای ناگفتههایی را فاش کرده بود که تا آن روز هیچکس از آن اطلاعی نداشت. نجفی در این نامه به دخترش به شکل تلویحی اعلام کرده بود که همسر دومش به قتل رسیده است. تنها دختر نجفی در گفتوگو با ما جزئیات بیشتری از این حادثه و نامه اسرارآمیز پدرش بازگو کرد.
چه زمانی از حادثهای که افتادهبا خبر شدید؟
راننده پدرم نامهای را برای من فرستاده بود. در این نامه که در پشت و روی 3برگه نوشته شده بود پدرم نکات مهمی را نوشته و در انتهایش هم نوشته بود انالله و اناالیه راجعون. من فهمیدم که اتفاق بدی افتاده است. فورا از خانهمان در ولنجک خودم را به خانه میترا در بلوار دادمان رساندم. در بسته بود و از طرفی پدرم به تماسهای تلفنی جواب نمیداد. همان موقع بود که پسر میترا هم سررسید و در را باز کردیم و با جسد مقتول روبهرو شدیم.
درباره دستنوشته پدرتان بیشتر توضیح دهید. در آن به چه نکاتی اشاره شده بود؟
پدرم در نامه به مشکلاتی که با میترا داشت اشاره کرده بود. آنها از حدود یک سال قبل که ازدواج کردند با هم اختلاف داشتند. پدرم میخواست مشکل را برطرف کند اما فایدهای نداشت. او اجازه نمیداد پدرم با ما ارتباط داشته باشد و رفتوآمد کند. آنطور که در نامه پدرم آمده او تهدید کرده بود که آبروریزی میکند و با افرادی که قبلا رابطه داشته دوباره ارتباط برقرار میکند. حتی او ما را هم به اسیدپاشی تهدید کرد. البته او هیچ وقت به پدرم خیانت نکرده بود.
در این نامه به چه نکات دیگری اشاره شده بود؟
میترا مدتی بود که به پدرم گفته بود خودروی لکسوسی را که بهنام من است باید بهنام او بزند. او مدام به پدرم فشار میآورد و زندگیاش را خراب کرده بود. در همین بین بود که پدرم از ارتباط پنهانی میترا با یکی از نهادها با خبر شده بود. طوری که مکالمات تلفنی پدرم شنود میشد و او از همه طرف تحت فشار بود.
بهنظر شما چرا پدرتان تصمیم به قتل همسر دومش گرفت؟
میترا بیتقصیر نبود. او از همان یک سال پیش پدرم را تهدید میکرد. گفته بود نباید با ما در ارتباط باشد. مجموعه این شرایطی که پدرم در آن قرار داشت او را در تنگنا قرار داده بود و با ارتباطهای خاصی که داشت روی پدرم تسلط پیدا کرده بود. با اینکه او به پدرم خیانت نکرده بود اما مدام او را تهدید به خیانت میکرد.
پسر مقتول ادعا کرده که پدر شما دست بزن داشته و او و مادرش را کتک میزده. آیا چنین ادعایی صحت دارد؟
این حرفها دروغ است. پسر مقتول مدتی قبل در مدرسه با مشت به سر دانشآموز دیگری زده و انگشتش شکسته بود و 21روز در گچ بود. او خودش در خانه با چاقو گچ دستش را بازکرده بود و ماجرای کتک زدن و شکستن دستش توسط پدرم صحت ندارد. پدرم صدایش را هم بلند نمیکرد چه برسد به اینکه با کسی درگیر شود.