سعید شمس کارشناس ارشد مدیریت بحران
تهران بر روی پهنهای از گسلهای فعال از جمله گسل مشا، گسل شمال تهران، و گسل جنوب ری واقع شده است؛ گسلهایی که همگی در دسته گسلهای لرزهزا با توان تولید زلزلههایی فراتر از بزرگای ۷ ریشتر قرار دارند. مطالعات متعدد از جمله پژوهشهای موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران و گزارشات مرکز بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله (IIEES) نشان میدهد این گسلها در وضعیت حساس تعادل تنشی قرار دارند.
در چنین شرایطی، پرسشی اساسی مطرح است: آیا انرژی مکانیکی حاصل از بمبارانهای سنگین میتواند بهعنوان یک محرک خارجی (external trigger) باعث فعالسازی گسلها یا تشدید لغزشهای سطحی و زیرسطحی شود؟
از دیدگاه علمی، اگرچه انرژی بمبها در مقایسه با انرژی آزادشده در یک زلزله بزرگ بسیار ناچیز است، اما مسئله اصلی نه حجم انرژی بلکه محل و شرایط اعمال آن است. بمبهای سنگرشکن به عمق چندین متر نفوذ میکنند و با ایجاد موجهای فشاری در بستر سنگی، قادرند در نواحی دارای تنش برشی انباشته، فرآیند رهاسازی تنش را تسریع کنند. مطالعات موردی در مناطقی مانند کره شمالی، افغانستان و برخی میادین تست تسلیحات سنگین در ایالات متحده، نشان دادهاند که وقوع انفجارهای عمیق میتواند باعث زمینلرزههای موضعی (induced seismicity) شود.
در تهران، وضعیت ویژه گسل مشا بهعنوان یک گسل فعال و مؤثر که در مرز شمال شرقی شهر قرار دارد، بهویژه در شرایط خشکسالی شدید، تخلیه سفرههای آب زیرزمینی، و ساختوسازهای گسترده در مناطق گسلپذیر، حساسیت این ناحیه را به تحریکات لرزهای افزایش داده است. در صورت نزدیکی محل انفجارها به زونهای فعال یا برخورد با نقاط قفلشده گسل، احتمال وقوع لغزش ناگهانی و بروز زمینلرزه تقویت میشود.
با توجه به این پیشزمینه علمی، ضروری است نهادهای مسئول در حوزه رصد زمینلرزه (نظیر مرکز لرزهنگاری کشوری) و سازمان مدیریت بحران شهر تهران، اقدام به ثبت و تحلیل دقیق دادههای لرزهای در بازههای زمانی کوتاهمدت پس از هر حمله هوایی نمایند. ایجاد شبکه پایش ویژه در محدودههای شرقی و جنوبشرقی تهران، بهویژه اطراف خجیر، کوهسار و منطقه فردو، میتواند بهعنوان گامی ضروری در مدیریت ریسک زمینلرزه تلقی شود.
در پایان باید اذعان داشت که تهدیدات ژئوفیزیکی ناشی از مداخلات انسانی عمدی یا ناخواسته، در صورت عدم توجه، میتوانند موجب بروز فجایع ثانویه شوند. تهران، شهری که با مخاطره دائمی زلزله زیست میکند، تابآوری محدودی در برابر زلزلههای بزرگ دارد و هرگونه افزایش ریسک لرزهای میبایست با نهایت دقت، پیشگیری و آمادگی پاسخ داده شود.
نتیجهگیری و راهکارهای کاهش آسیبپذیری
بیتردید پرداختن به مخاطرات بالقوه در شهر تهران بهویژه در شرایطی که افکار عمومی با نگرانیهای امنیتی مواجهاند، نیازمند دقت در اطلاعرسانی و مدیریت ادراک عمومی است. هدف از این یادداشت نه ایجاد هراس، بلکه ارتقای آگاهی و ترویج آمادگی جامعه در برابر تهدیدات ثانویهای است که میتواند در سایه تهدیدات اولیه شکل بگیرد.
برای کاهش ریسک زلزله و کنترل تبعات آن، راهکارهای زیر از منظر مدیریت بحران شهری توصیه میشود: 1. گسترش شبکه پایش لرزهای هوشمند: تجهیز مناطق شرقی، جنوبی و شمالی تهران به ایستگاههای لرزهنگار پرسرعت، جهت رصد همزمان تحریکات لرزهای و تحلیل دقیق تنشهای انباشته در گسلها. 2. آموزش عمومی و تمرینهای دورهای آمادگی: برگزاری مانورهای منظم زلزله در مدارس، محلات و نهادهای خدماترسان، با محوریت «فرار سریع، پناهگیری ایمن و امداد همیارانه». 3. تدوین و بهروزرسانی نقشههای خطر و پهنهبندی گسلها: در اختیار قرار دادن این نقشهها به تمامی دستگاههای اجرایی، مهندسین سازه، نهادهای امدادی و عموم شهروندان برای مدیریت ساختوساز و خدمات اضطراری. 4. مقاومسازی ساختمانهای حساس و پرتردد: اولویتبخشی به بازسازی و مقاومسازی مدارس، بیمارستانها، خطوط امدادرسانی، و ایستگاههای حملونقل عمومی در مجاورت پهنههای گسلی. 5. تقویت ظرفیت فرماندهی و کنترل در سطح نواحی: توسعه ساختار مدیریت بحران در سطح مناطق و نواحی شهرداری تهران با رویکرد محلهمحور و بهرهگیری از ظرفیت گروههای داوطلب واکنش اضطراری (CERT).
در نهایت، پایداری شهر در برابر بحرانها، نه با انکار تهدیدات بلکه با مواجهه علمی، آگاهانه و ساختیافته با آنها تحقق مییابد. تهران به عنوان شهری زنده و پویا، نیازمند برنامهریزی هوشمند و مشارکتمحور برای مدیریت بحرانهای آینده است.