راننده سرویس مدرسه که معتاد به موادمخدر بود، کلید خانه پسر دانشآموز را دزدید تا نقشه سرقت میلیونی از آنجا را عملی کند.
٦ بهمنماه امسال به پلیس پایتخت خبر رسید که سارقان به آپارتمانی در غرب تهران دستبرد زده و حدود ٥٠٠میلیون تومان پول، طلا و اموال قیمتی را سرقت کردهاند که مأموران راهی محل حادثه شدند. صاحبخانه گفت: پسرم مدرسه بود و من و همسرم هم سرکار بودیم. بعدازظهر وقتی برگشتیم، با خانهای بههمریخته روبهرو شدیم و فهمیدیم دزدان به خانهمان دستبرد زدهاند. پس از تحقیق از شاکی و بررسی محل سرقت مأموران پی بردند که سارق یا سارقان بهراحتی و با دراختیارداشتن کلید وارد خانه شدهاند. این یعنی سرقت از سوی فردی آشنا صورت گرفته بود. مأموران در مرحله بعد به بررسی تصاویر دوربین مداربسته ساختمان پرداختند که مشخص شد ساعت ١٠:٢٠ صبح روز حادثه، زنی جوان درحالیکه ماسک بهداشتی بهصورت داشت و یک ساک بزرگ همراهش بود، وارد ساختمان شده و 20دقیقه بعد از آنجا خارج شد.
چهره زن جوان قابل تشخیص نبود و به همین دلیل شاکی نتوانست او را شناسایی کند. درحالیکه پرونده با دستور قاضی سعید احمدبیگی، بازپرس شعبه١٥ دادسرای ناحیه٥ تهران به پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران فرستاده شده و تحقیقات برای شناسایی سارقان ادامه داشت، شاکی به دادسرا رفت و گفت به راننده سرویس مدرسه پسرش مشکوک است. وی توضیح داد که چند روز قبل از سرقت، کلید خانهشان که در دست پسرش بوده، داخل سرویس مدرسه گم شده و آنها به تنها کسی که شک دارند، راننده سرویس مدرسه است. با اظهارات شاکی، نام مرد راننده در فهرست مظنونان قرار گرفت و شک مأموران به این مرد زمانی به یقین تبدیل شد که مشخص شد راننده ٤٢ساله معتاد به موادمخدر است و ٩ سابقه کیفری دارد.
او پیش از این به اتهام جرایم مختلف مانند سرقت و حمل مواد، زندان را تجربه کرده بود و در این شرایط قاضی احمدبیگی دستور بازداشت وی را صادرکرد. در ادامه مأموران راهی مدرسه شدند اما مسئولان مدرسه همکاری لازم را با ماموران انجام ندادند. با وجود این، مأموران در آن اطراف کمین کرده و هنگامی که راننده سرویس از مدرسه خارج شده و در حال تمیزکردن ماشینش بود، او را بازداشت کردند. در بازرسی از خودروی وی بخشی از طلاهای سرقتی کشف شد و متهم پس از انتقال به اداره آگاهی به سرقت با همدستی همسرش اقرار کرد. وی گفت: از قبل میدانستم پدر و مادر پسر دانشآموز شاغل هستند و تا عصر هیچکس خانه آنها نیست.
به همین دلیل یک روز که بچهها را به مدرسه میبردم، به بهانهای کیفشان را در صندوق عقب ماشینم گذاشتم. بعد در بین راه توقف کرده و از ماشین پیاده شدم و کلید خانه را از کیف پسربچه برداشتم، چون میدانستم ساختمان آنها مجهز به دوربین مداربسته است، از همسرم خواستم تا نقشه سرقت را اجرا کند. همسرم ابتدا قبول نمیکرد اما آنقدر اصرار کردم تا بالاخره راضی شد. وی ادامه داد: روز حادثه وقتی بچهها را به مدرسه رساندم، به خانهام رفتم و همسرم را با خود به مقابل خانه شاکی بردم. من بیرون ایستادم و همسرم با پوشاندن صورتش و یک ساک بزرگ وارد ساختمان شد و پس از سرقت بازگشت. پس از اعتراف راننده سرویس، همسر وی نیز بازداشت شد و اعتراف کرد که بهدلیل بدهی، مشکلات مالی و پرداخت اقساط بانکی نقشه همسرش برای سرقت را قبول کرده و به خانه شاکی دستبرد زده است. این زوج جوان پس از اعتراف به سرقت با دستور قاضی روانه زندان شدند و پرونده پس از صدورکیفرخواست به دادگاه فرستاده شد.