این جنایت به شامگاه 15 آبان ماه سال 90 بر می گردد. آن شب به ماموران کلانتری 158 کیانشهر خبر رسید که جوانی که در جریان یک نزاغ با ضربه چاقو مجروح شده بود ساعتی پس از انتقال به بیمارستان به دلیل خونریزی شدید و شدت جراحات وارده جان خود را از دست داده است. به دنبال وقوع این جنایت به دستور بازپرس جنایی پایتخت تحقیقات گسترده ای در این باره آغاز شد. شواهد نشان می داد این درگیری خونین در قهوه خانه ای واقع در خیابان فدائیان اسلام رخ داده است و عامل جنایت یکی از دوستان نزدیک مقتول به نام مراد است. شواهد نشان می داد این جوان از جمله مجرمان سابقه دار است و بارها به اتهام شرارت و قدرت نمایی با سلاح سرد دستگیر و زندانی شده و حتی یک مرتبه نیز مجبور به پرداخت دیه شده است. در چنین شرایطی گروهی از ماموران راهی خانه پدری او در منطقه دولت آباد شدند اما خانواده اش مدعی شدند از او خبر ندارند. پدر متهم به ماموران گفت: دوستان پسرم تماس گرفتند و گفتند که او با یکی از دوستانش درگیر شده است. من خودم را به بیمارستان رساندم اما نتوانستم پسرم را پیدا کنم. در آنجا بود که فهمیدم او ضارب است و یکی از دوستانش را مجروح کرده و فراری است و از آن زمان هیچ اطلاعی از او ندارم.
پرونده در اینترپل
هرچند ماموران برای مدتی محل هایی را که ممکن بود متهم در آنجا تردد کند را تحت نظر گرفتند اما نتوانستند هیچ ردی از او بیابند و مدتی بعد به اطلاعاتی دست یافتند که نشان می داد مراد به صورت غیرقانونی از طریق مرزهای غربی کشور خارج شده است. به همین دلیل ماموران از پلیس بین الملل درخواست کمک کردند و پرونده در اختیار ماموران اینترپل قرار گرفت. با وجود اینکه تا مدتها از قاتل فراری خبری نبود اما رسیدگی به این پرونده همچنان در دستور کار پلیس قرار داشت تا اینکه از ترکیه خبر رسید جوانی ایرانی به نام سهیل که به طور غیرقانونی در ترکیه اقامت داشت دستگیر شده است. به این ترتیب این مهاجر غیرقانونی در اختیار پلیس بین الملل ایران قرار گرفت و از طریق پایانه مرزی شهرستان ماکو به کشور منتقل شد.
7 سال زندگی با هویت جعلی
با آغاز تحقیقات مقدماتی در این باره معلوم شد که سهیل نام جعلی متهم دستگیر شده است و نام واقعی او مراد است. با فاش شدن هویت واقعی این جوان ماموران دریافتند که او همان شخصی است که 7 سال قبل جنایت در قهوه خانه را مرتکب شده بود. در این شرایط وی به پلیس آگاهی تهران منتقل شد.
مراد که باورش نمی شد پس از 7 سال پلیس همچنان در تعقیبش باشد وقتی تحت بازجویی قرار گرفت به قتل دوستش اعتراف کرد. او گفت: من و مقتول دوست یکدیگر بودیم. شب حادثه به قهوه خانه ای رفته بودیم و هر دو شرایط غیر عادی داشتیم. نمی دانم چطور شد که با او درگیری لفظی و بگومگو پیدا کردیم و من با چاقو به او حمله کردم و چند به شکم و سینه اش زدم و از آنجا فرار کردم. وی ادامه داد: مدتی در خانه یکی از دوستانم مخفی شدم و در ادامه مبلغی پول تهیه کردم و توانستم از طریق مرزهای غربی از کشور خارج شوم. به سختی توانستم خودم را به آلمان برسانم. 5 سال بعنوان مهاجر در کمپ های آلمان زندگی می کردم اما در کمپ با چند نفر درگیر و مجبور شدم آنجا را ترک کنم و بعد از مدتی به ترکیه رفتم. در آنجا با نام جعلی سهیل زندگی می کردم اما پلیس ترکیه خیلی زود من را شناسایی کرد و بعنوان مهاجر غیرقانونی به پلیس ایران تحویل داد. فکر می کردم با گذشت 7 سال پلیس دیگر در تعقیبم نیست ولی ماموران متوجه شدند که من یک قاتل فراری هستم و من را به تهران فرستادند.
سرهنگ علی ولیپور گودرزی، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ در این باره گفت: با صدور قرار قانونی بازداشت موقت از سوی بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی، متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار دارد و تحقیقات در این باره در جریان است.