زمان مطالعه: 5 دقیقه

اسرار مرگ زن ثروتمند و سرقت 50 میلیاردی از خانه اش+ گفتگو با متهم

پیدا شدن جسد زن سالخورده در خانه‌اش در شمال تهران اسرار سرقت 50میلیاردی از خانه او را فاش کرد. هر چند پلیس موفق به دستگیری سارق شده اما او مدعی است زمانی که برای سرقت وارد خانه زن تنها شده، او مرده بود.
26 شهریور 1402
شناسه : 99551
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/99551
252+
بالا
پیدا شدن جسد زن سالخورده در خانه‌اش در شمال تهران اسرار سرقت 50میلیاردی از خانه او را فاش کرد. هر چند پلیس موفق به دستگیری سارق شده اما او مدعی است زمانی که برای سرقت وارد خانه زن تنها شده، او مرده بود.

حادثه 24 - پیدا شدن جسد زن سالخورده در خانه‌اش در شمال تهران اسرار سرقت 50میلیاردی از خانه او را فاش کرد. هر چند پلیس موفق به دستگیری سارق شده اما او مدعی است زمانی که برای سرقت وارد خانه زن تنها شده، او مرده بود.

یکی از روزهای شهریور امسال ساکنان ساختمانی در شمال تهران با پلیس تماس گرفتند و اعلام کردند که از خانه همسایه‌شان بوی تعفن به مشام می رسد. آنها احتمال می‌دادند که اتفاقی برای همسایه‌شان که زنی تنها بوده رخ داده است، چرا که ساکنان ساختمان بارها به موبایل او زنگ زدند و تمام تماس هایشان بی پاسخ مانده بود ، حتی چندین مرتبه مقابل خانه وی رفته و در زده بودند اما کسی باز نکرده بود.

کشف جسد

پس از اعلام این گزارش، تیمی از ماموران راهی ساختمان مورد نظر شدند و پس از ورود به خانه زن تنها با پیکر بی جان او مواجه شدند که در یکی از اتاق خواب ها افتاده بود. آنطور که همسایه ها می گفتند گوهر زن سالخورده و پولداری بود که به تنهایی در آن آپارتمان مجلل و اعیانی زندگی می کرد. بررسی ها حکایت از این داشت که حدود یک هفته از مرگ گوهر می گذشت اما علت مرگ وی مشخص نبود.

از سوی دیگر خانه بهم ریخته او نشان از دستبرد سارقی آشنا به خانه اش می داد. همسایه ها می گفتند که گوهر زن ثروتمندی بوده که در خانه اش پول، جواهر و طلا نگه می داشته است. همچنین باز بودن در گاوصندوق و خالی بودن آن، شک ماموران را به یقین تبدیل کرد که سرقت از خانه گوهر صورت گرفته است. اما باید پلیس بررسی می کرد که آیا جنایتی رخ داده و گوهر قربانی سرقت مرگبار شده بود یا نه.

ردپای یک آشنا

تحقیقات کارآگاهان پلیس آگاهی تهرن زیر نظر قاضی اکبرنظری قهرودی بازپرس شعبه هشتم دادسرای ویژه سرقت آغاز شده بود. کارآگاهان در ادامه تحقیقات خود دریافتند که مردی به نام صادق اکثر مواقع به خانه گوهر زن تنها رفت و آمد داشته و کارهای او را انجام می داده است. مظنون اصلی صادق بود که چند روز قبل بازداشت شد. او اگرچه در بازجویی های اولیه اصرار بربیگناهی داشت اما وقتی شواهد را علیه خود دید کلید معمای سرقت را در اختیار تیم تحقیق قرار داد و گفت به خانه زن تنها دستبرد زده است اما می گفت روزی که وارد خانه متوفی شده، او جان باخته و نبضش نمی زد.

متهم بازداشت شد و در بررسی های اولیه علت مرگ متوفی را سکته قلبی عنوان کردند با این وجود جسد وی به پزشکی قانونی منتقل شده تا با انجام کالبد شکافی و آزمایش های ویژه علت اصلی مرگ وی مشخص شود.

صادق جوان بلند پروازی که می گوید قصد داشته با تصاحب اموال زن تنها، یک شبه راه صد ساله را برود اما هرگز به دستگیری فکر نکرده است. او در گفت و گویی جزییات سرقتی که مرتکب شده بود را فاش کرد.

با گوهر زن تنها چطور آشنا شدی؟

حدود 7 یا 8 ماه قبل برای انجام کارهای بانکی به بانک رفته بودم که در آنجا با گوهر آشنا شدم. گوهر هم برای برداشت پول از حسابش به بانک آمده بود. وقتی متوجه شدم او پولدار است و به تنهایی زندگی می کند شماره موبایلش را گرفتم وگفتم می توانم تمام کارهایش را انجام بدهم.

چه کارهایی؟

از انجام کارهای بانکی گرفته تا نظافت و تعمیرات وسایل خانه اش. حتی نقش راننده را هم داشتم و گوهر هر جا می رفت او را می رساندم. به این ترتیب رفت و آمد من به خانه اش شروع شد و متوجه شدم که او علاوه بر خانه ای که در آن زندگی می کند، تعدادی ملک دیگر داشت.

تو در مرگ او نقشی نداشتی؟

نه باور کنید اصلا در مرگ او نقشی ندارم. وقتی وارد خانه اش شدم دیدم که مرده است.

قبل از اینکه متوجه فوت او شوی، نقشه سرقت کشیده بودی؟

راستش از روزی که متوجه شدم او پولدار است و در اینجا خیلی فامیل ندارد وسوسه سرقت اموالش به جانم افتاد اما خب جرات این کار را نداشتم. می ترسیدم لو بروم و دستگیر شوم و بعد آبرویم برود. اما باید در زندگیم ریسک می کردم تا به آنچه که می خواستم می رسیدم. رویای من داشتن یک زندگی لوکس بود و خب فقط با انجام کار خلاف محقق می شد. دیگر تصمیم گرفتم دلم را به دریا بزنم و شبانه وارد خانه گوهر شوم. شبی که می دانستم او خانه یکی از اقوامش مهمان است با کلیدی که داشتم به آنجا رفتم. با خود گفتم اگر گوهر در خانه بود می گفتم برای اینکه به او سری بزنم و کارهایش را انجام داده ام آمده ام. سپس در فرصتی مناسب نقشه سرقت را اجرا می کردم بی آنکه او متوجه شود اما اگر نبود که خب با خیال راحت انجامش می دادم. آن شب وقتی وارد خانه گوهر شدم هرچه صدایش زدم جواب نداد. وقتی رفتم در اتاق خواب ناگهان دیدم روی زمین افتاده است. چندبار صدایش زدم اما جواب نداد. او نفس نمی کشید و نبضش نمی زد. به نظر می رسید یک یا دو روز قبل فوت شده باشد.

و با خیال راحت سرقت را انجام دادی؟

دقیقا. دیگر خیالم راحت شد که فوت شده و تمام اموالش را سرقت کردم.

ارزش اموال مسروقه چقدر بود؟

بالای 50 میلیارد تومان طلا، جواهر و دلار بود. حتی ظروف عتیقه را هم برداشتم. بعد به سراغ اسناد و مدارکش را که مربوط به چند خانه و ویلا در شهرهای مختلف بود را هم به سرقت بردم.

اسناد را چرا برداشتی؟

با همکاری یک دفترخانه و با جعل سند، املاک را به نام خودم منتقل کردم تا در فرصتی مناسب آن را بفروشم. فکر می کنم بالای 200 میلیارد تومان ارزش کل اموال مسروقه بود.

 همدستی هم داشتی؟

همسر صیغه ای ام و برادرش راز سرقت را فهمیدند و من ناچار شدم به عنوان حق السکوت بخشی از طلاهای مسروقه را به آنها بدهم.

آخرین اخبار «حوادث تهران» را در صفحه حوادث تهران حادثه 24 بخوانید.

صفحه اینستاگرام حادثه 24 را در اینجا دنبال کنید.

ارسال نظر