حادثه 24 - «پژمان جمشیدی» طی یک دهه اخیر، روزهای پرکاری را سپری کرده که منجر به حضور در حدود ۳۵ فیلم، ۹ سریال، ۱۷ تئاتر و چند برنامه در مقام مجری و سریال برای شبکه نمایش خانگی شده است. این وضعیت، اکنون برای بازیگری که در تمام این سالها، محبوبیت خوبی به دست آورده، چندان حرفهای قلمداد نمیشود. او برای بازبینی اندیشههای خود، به یک استراحت موقت نیاز دارد.
به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، پژمان جمشیدی طی سالیان اخیر، یکی از مهرههای مفید برای گیشه سینماهای ما بوده است. تقریبا تمام فیلمهای این بازیگر، با اقبال خوبی در گیشه همراه شده که همین عامل، عطش کارگردانان بسیاری را برای کار با او بیشتر کرده است. این مهم با توجه به قابلیتهای جمشیدی در ارائه بازیهای کمیک و اجتماعی، سبب شده تا تعداد کارگردانانی که خواستار همکاری با این بازیگر باشند، بیشتر هم شود.
پژمان جمشیدی در اثر یک اتفاق وارد دنیای تصویر شد. در ادامه این ورود ناخودآگاه اما، وی توانست این جریان را مدیریت کند. پس از اقبال گستردهای که سریال پژمان به همراه داشت، تقاضاهای سینمایی و تلویزیونی بسیاری به این بازیگر شد اما جمشیدی، این وضعیت را به شیوه درستی مدیریت و هدایت کرد.
کتاب خواند و چند دوره فشرده تئوری و عملی را گذراند. پس از آنکه تاحدودی آببندی شد، بازی در یک نمایش را پذیرفت که آن کار، کمک زیادی به استایل بازی و نهادینه شدن سبک هنری او کرد. این پروسه سبب شد تا وی زودتر از آنچه تصور میشد به بلوغ در اجرا برسد و درست از همان زمان بود که سیل پیشنهادها به سمت او سرازیر شد.
جمشیدی در تحلیل نقش خود، سبک اجرایی خاصی دارد که این سبک باتوجه به طراوتی که به همراه داشت، به مذاق مخاطب خوش آمد و فیلم و سریالهای این بازیگر، خیلی زود با استقبال چشمگیری مواجه شد تا جاییکه پس از ظهور این بازیگر تا امروز، عمده فیلمهایی که وی بازی کرده، در زمره پرفروشترینهای سال قرار گرفتند. در تلویزیون و شبکه نمایش خانگی نیز این جریان جاری بود.
جمشیدی درباره پرکاریاش، اعلام کرد که بدهکار است و دلیل پرکاری این سالهای او نیز تسویه بدهیاش بوده است. اما با تداوم این روند، به این نتیجه میرسیم که یا این بدهی هنوز تسویه نشده، یا جمشیدی به این سیستم زندگی و کار عادت کرده و یا توان گفتن نه به برخی پیشنهادها را ندارد
جمشیدی برای امسال، ۲ فیلم شهر هتل و شهر هرت را به روی پرده داشت که این دو کار، دومین و سومین فیلم پرمخاطب و پرفروش امسال تا به امروز هستند. همچنین ویلای ساحلی، جدیدترین کاری است که وی به روی پرده دارد. چند فیلم ازجمله صبحانه با زرافه، کوکتل مولوتف و تگزاس ۳ هم بازی کرده و احتمالا طی ماههای آتی، جلوی دوربین فصل جدید سریال زیرخاکی میرود. سیستم کاری جمشیدی در این سالها، همواره به همین ترتیب بود که تا چند ماه آیندهاش، همواره رزرو بوده است. اما آیا این روال میتواند برای بازیگری در جایگاه وی، ارزنده و پیشبرنده باشد؟
جمشیدی ماهها پیش و در مواجهه با این انتقاد، اعلام کرد که بدهکار است و دلیل پرکاری این سالهای او نیز تسویه بدهیاش بوده است. اما با تداوم این روند، به این نتیجه میرسیم که یا این بدهی هنوز تسویه نشده است، یا جمشیدی به این سیستم زندگی و کار عادت کرده و یا توان گفتن نه به برخی پیشنهادها را ندارد.
پاسخ، هر یک از این ۳ احتمال که باشد، به ضرر وجهه هنری جمشیدی است. برای بازیگری که از یکسو، مورد وثوق جریان هنری و مخاطبان قرار گرفته و از سوی دیگر، نظر منتقدان و داوران جشنوارههای سینمایی را به هنرنمایی خود جلب کرده، این حجم پرکاری، دیده شدن و همواره در دسترس بودن، هیچ منفعتی ندارد. یک اصل نانوشته در عالم شهرت و محبوبیت هنری است که هنرمند باید دستنیافتنی باشد وگرنه هنرمندی که در همه جا از تلویزیون و شبکه نمایش خانگی تا تبلیغات و سینما حضور دارد، بهمرور عطش و میل مخاطب را کمرنگ کرده و توفیق سالیان طلایی خود را نمیبیند. اصلی که چندان هم بیراه نیست و نمونههای مصداقی آن طی دهههای مختلف، در مورد هنرمندانی از سینما و موسیقی، قابل مشاهده است.
پژمان جمشیدی؛ بازیگر مورد نظر همیشه در دسترس است
بعید است بدهی جمشیدی، پس از یک روند طولانی پرکاری، هنوز تسویه نشده باشد چون جمشیدی اگرچه به تهیهکنندگان موردوثوق خود، تخفیف بسیارخوبی میدهد اما همچنان یکی از گرانترین بازیگران امروز سینمای ایران است. همین گمانه، نگرانیها راجع به وضعیت پرکاری او را تشدید میکند چرا که ما را به این حدسیات نسبتامسجل میرساند که وی یا به این سیستم کاری عادت کرده و یا توان گفتن نه با توجه به روحیه و رفتار محفوظبهحیایش را ندارد. در هر یک از این دو حالت، اتفاق خوبی برای جمشیدی نخواهد افتاد. چرا که نیاز فعلی جمشیدی، یک استراحت و ریکاوری در اندیشهها و سبک اجرایی اوست تا از زمزمههایی که این روزها راجع به کلیشهای شدن بازی و حتی مهندسی بدن و ادای دیالوگهایش شنیده میشود، رهایی یابد. تکرار مکررات برای جمشیدی، تنها این کلیشهها را تقویت و زمزمهها را به یک جریان و نقلقول مردمی تبدیل میکند.
سینما، همواره برخوردهای بیرحمانهای با ستارگانش داشته است. ثابت شده که اگر ستاره به فکر خودش نباشد، جریان مهیب سینما، هیچگاه به وی ضریب نمیدهد. درواقع خودآگاهی یک ستاره است که میزان ماندگاری و بقای او در جریان سینما را مشخص میکند. چنین جریانی که برای جمشیدی در حال رقم خوردن است، با وجود زرقوبرقهای ظاهری و تحسینهای گسترده، چندان به نفع او نیست و ترکشهای آن برای سالهای آتی به چشم خواهد آمد.
پژمان جمشیدی عزیز، کمی از خودت مراقبت کن و یک استراحت میانمدت به آگاهیات بده تا پرنفستر از قبل، به جریان سینما بازگردی و بیشتر از امروزت، مثمرثمر واقع شوی.